مناقشه بر سر رابطه سیاست و مذهب بیش از یک دهه بعد بار دیگر در زمان ترور «اسحاق رابین»، نخست وزیر وقت اسرائیل به دست یک صهیونیست بنیادگرای یهودی به نام «ییگال عمیر» به اوج خود رسید. پس از ترور رابین، روند انحطاط و افول چپگرایان در سرزمین های اشغالی آغاز شد.
در نخستین رقابت انتخاباتی میان «شیمون پرز»، نامزد حزب چپگرای کارگر و «بنیامین نتانیاهو»، رهبر حزب لیکود در سال 1996، راستگرایان به رهبری نتانیاهو موفق شدند قدرت را از دست احزاب چپ و سکولار خارج کنند. از آن زمان تا به امروز احزاب چپگرا سیر نزولی خود را با شیبی تند دنبال کرده اند.
در تمام سالهای بعد، نتانیاهو و راستگرایان به منظور احیا و بقای خود در قدرت به کنترل کابینه اکتفا نکردند. آنها برای کنار زدن مولفه های سنتی و سکولار قدرت در ساختار سیاسی اسرائیل، گروههایی از دانشگاهیان و روشنفکران را به خدمت گرفتند، مراکز تحقیقاتی تخصصی ایجاد کردند و گروههای حامی و ذی نفوذی تشکیل دادند که قدرت تاثیرگذاری آنها حتی به جوامع یهودی مقیم در دیگر کشورها به ویژه آمریکا و کانادا نیز کشیده شد.
به عنوان مثال مرکز تحقیقاتی موسوم به «مجمع کَهِلِت» که در اورشلیم فعالیت میکند، بیشترین نقش را در ترسیم سیاست ها، وضع قوانین و تصمیم سازی در کابینه کنونی رژیم صهیونیستی ایفا می کند. قدرت تاثیرگذاری این مجمع تا بدان حد است که بسیاری بر این باورند که اصلاحات قضایی بنیادین پیشنهادی با هدف کاهش اختیارات قوه قضائیه و دادستان عالی توسط نهادها و مراکز فکری همچون مجمع کهلت به نتانیاهو پیشنهاد و به مرحله اجرا در آمده اند.
نکته قابل توجه آن است که مجمع کهلت در اساسنامه خود بر درونی کردن ارزش های لیبرال برآمده از ارزش های حاکم در میان جمهوریخواهان آمریکا تاکید دارد. این مسئله شاید در نزدیکی بیش از حد مناسبات نتانیاهو با حزب جمهوریخواه آمریکا به ویژه در دوره «دونالد ترامپ»، رئیس جمهور سابق آمریکا بی تاثیر نبوده باشد.
تعارض دین و سیاست البته تنها به درگیری دو جناح قدرت در سرزمین های اشغالی محدود نشد. تضاد بین ارزشهای مدرنیته و سنتگرایی حاکم بر ارزش های یهودی بعدها در زمان فرایندی که عمدتا از آن با عنوان «کوره ذوب» یاد میشود، در معرض بزرگترین فرآیند سکولاریزاسیون قرار گرفت. هدف از کوره ذوب، ادغام تمامی خرده فرهنگ های مهاجر به سرزمین های اشغالی در هویتی واحدی به نام رژیم صهیونیستی بود. البته این روند نیز در سالهای اخیر توسط بنیادگرایان یهودی به عنوان یکی از روندهای انحرافی در ساختاری پی ریزی رژیم صهیونیستی برشمرده می شود. در نتیجه بنیادگرایان یهودی با جدیت تمام به منظور کنار زدن تفکرات سکولار و چپگرایی همچون کوره ذوب تلاش می کنند.
در این میان یهودیان سکولار معتقدند که روند اصلاحات قضایی با هدف کاهش اختیارات دادگاه ها و دادستان عالی گاهی مهم و برنامه ریزی شده به منظور احیای قدرت سنتی خاخام های صهیونیست در حیات سیاسی و اجتماعی ساکنین سرزمین های اشغالی است. این مسئله به ویژه از خلال بازخوانی قدرت مقامات ارشد مذهبی صهیونیسم در به بردگی کشیدن جامعه در ادوار پیشین تاریخی قابل بررسی است.
🆔
@kriyaasses