هدایت شده از کتاب الله وعترتی 3 - مجموعه اسکن اعتقادی
اقدامات حضرت علی علیهالسلام در پاسخ به دعوت حضرت زهرا و باز پس گیری فدک
در بخش غصب فدک توسط ابوبکر و عمر گفتیم و معلوم شد كه حضرت زهراسلام الله علیها به دستور اميرالمؤمنين علیهالسلام براى مطالبۀ فدك نزد ابوبكر رفتند. و در واقع همۀ اين اقدامات از سوى اميرالمؤمنين علیهالسلام بود. گذشته از اقداماتى كه به دستور حضرت توسط فاطمه زهرا سلام الله علیها صورت مى گرفت، خود اميرالمؤمنين علیهالسلام نيز شخصاً دو اقدام مهم انجام دادند: يكى اينكه شخصاً در حضور مردم ابوبكر را به محاكمه كشيدند، و دوم آنكه نامهاى در اين باره به ابوبكر نوشتند.
محاكمۀ ابوبكر بدست اميرالمؤمنين علیهالسلام: علی علیهالسلام به مسجد آمد و در حضور مهاجرين و انصار كه در اطراف ابوبكر نشسته بودند خطاب به ابوبكر فرمود: يَا أَبَا بَكْرٍ! ادَّعَيْتَ أَنَّكَ خَلِيفَةُ أَبِي وَ جَلَسْتَ مَجْلِسَهُ، وَ أَنْتَ بَعَثْتَ إِلَى وَكِيلِي فَأَخْرَجْتَهُ مِنْ فَدَكَ، وَ قَدْ تَعْلَمُ أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلیاللهعلیهوآلهوسلم صَدَّقَ بِهَا عَلَيَّ، وَ أَنَّ لِي بِذَلِكَ شُهُوداً. فَقَالَ : إِنَّ النَّبِيَّ لَا يُوَرِّثُ. اى ابوبكر، چرا آنچه پيامبر قرار دادند و او در زمان حيات پيامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم براى فاطمه سلام الله علیها قرار داده بود از او منع نمودى، در حالي كه نمايندۀ او از چند سال قبل در آن است؟ ابوبكر گفت: اين غنيمت مسلمين است. اگر شاهدان عادلى بياورد به او مى دهيم و گرنه در آن حقى ندارد.
حضرت فرمود: اى ابوبكر، دربارۀ ما حكمى مى نمايى برخلاف آنچه دربارۀ مسلمانان حكم مى نمايى؟ گفت: نه! فرمود: اگر در دست مسلمانان چيزى باشد و من دربارۀ آن ادعايى نمايم از كدام شاهد مى طلبى؟ ابوبكر گفت: از تو شاهد مى خواهم. فرمود: اگر در دست من چيزى باشد و مسلمين دربارۀ آن ادعايى كنند از من شاهد مى خواهى؟! چرا از فاطمه سلام الله علیها شاهد مى خواهى در حاليكه فدك در دست اوست و در زمان حيات پيامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم قرار دادند و او در زمان حيات پيامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم و بعد از آن مالك آن بوده است؟ چرا از مسلمين شاهد نمى خواهى ؟ابوبكر ساكت شد، ولى عمر گفت: اين غنيمت مسلمين است و ما با كلام تو نمى توانيم مقابله كنيم! اگر شاهدان عادلى آوردى و گرنه اين غنيمت مسلمين است و تو و فاطمه سلام الله علیها در آن حقى نداريد!!
اميرالمؤمنين علیهالسلام به ابوبكر فرمود: اى ابوبكر، قرآن را قبول دارى؟ گفت: آرى. فرمود: دربارۀ اين آيه به من خبر ده كه مى فرمايد: «اِنَّما يُريدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهيراً» [سورۀ احزاب: آيه ى ۳۳، آيا اين آيه دربارۀ ما نازل شده يا دربارۀ غير ما؟ گفت: دربارۀ شما. فرمود: اگر دو نفر از مسلمانان بر عليه فاطمه سلام الله علیها به نسبت زشتى شهادت دهند چه مى كنى؟ ابوبكر گفت: بر او حد جارى مى كنم همانطور كه بر زنان مسلمين جارى مى كنم.
فرمود: در اين صورت نزد خداوند از كافرين خواهى بود. گفت: چرا؟ فرمود: براى آنكه تو شهادت خداوند را بر طهارت او رد كردهاى و شهادت مردم را بر عليه او قبول كردهاى. خداوند عزوجل به پاكى فاطمه سلام الله علیها گواهى داده است. اگر تو شهادت خداوند را رد كنى و شهادت ديگرى را بپذيرى نزد خداوند از كافرين هستى. همچنين حكم خدا و رسول را رد كردهاى كه فدك را براى فاطمه سلام الله علیها قرار دادند و او در زمان حيات پيامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم آن را تصرف كرد. تو سخن خدا و رسول را رد كردى و گفتۀ يك عرب بيابانى كه بر پاى خود بول مى كرد پذيرفتى و فدك را از او گرفتى و گمان كردى كه غنيمت مسلمين است. همانطور كه سخنِ ديگرِ پيامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم را رد كردى كه فرمود: «ادعا كننده بايد شاهد بياورد و براى مدعى عليه قسم كافى است». تو از مدعى عليه شاهد مى خواهى! در اينجا مردم به خشم آمدند و متوجه ظلم ابوبكر و عمر شدند و به يكديگر نگاه كردند و گفتند: بخدا قسم على علیهالسلام راست مى گويد. اميرالمؤمنين علیهالسلام هم به خانه بازگشت.
الاختصاص شیخ مفید ص ۱۸۴؛
بحار الأنوار ج ۲۹ ص ۱۹۰