از کودکی پرجنب وج چو ش بود بعد از فراقت از کاربه نماز مشغول میشدوعلاقه خاصی به فرائض دینی داشت در فعالیت های انقلاب شرکت داشت وفردی مخلص وکوشائی بود شب عملیات مرتب درحال رازونیاز بود و به آسمان نگاه میکردواشک میریخت و انگار که دیگر احمد زمینی نبودومیگفت می خواهم شهید شوم