🌷 5⃣4⃣ 💎 اردوگاه پر شده بود از خبرنگاران خارجی. بچه‌ها مجبور بودند در حضور افسران عراقی مصاحبه کنند ... 🔹 میکروفون را گرفتند جلوی یکی از رزمنده‌ها. افسر عراقی پرسید: 🔻پسر جان اسمت چیه؟ 👈 عباس 🔻 اسم پدرت چیه: 👈 مش عباس 🔻 اهل کجایی: 👈 بندر عباس 🔻 کجا اسیر شدی: 👈 دشت عباس 🔹افسر عراقی که فهمید پسر او را دست انداخته، با لگد به ساق پایش کوبید و داد زد: 🚫 دروغ می‌گی! 🔹 اسیرِ جوان در حالی که خنده‌اش گرفته بود گفت : ❌ نه به حضرت عباس! 😂 ای با شهدا @lahzaei_ba_sh