جهان این تیره‌ٔخاموش روشن می شود آری محرم ها که می کوبم سیاهی بر در و دیوار همان وقتی که اشکی می چکد در روضه از چشمم همان وقتی که می گویند از گودال از مسمار همان وقتی که در مشّایه خوابم برد روی خاک دلم آن خواب را می خواهد آن رؤیای بی تکرار عمود آخر است و چشم های خیس من بسته ست به گوشم می رسد اهلا و سهلا مرحبا زوار جهان پایان خوبی با حسین بن علی دارد تو تنها گریه کن در روضه، باقی را به او بسپار -سیدحمیدرضابرقعی