✅برگی از کتاب در آمدی بر نظریه اندیشه سیاسی امام موسی صدر| دکتر شریف لک زایی
✍️از نظر صدر وجود رگههایی از عصمت برای حاکم ضروری است؛ زیرا در غیر این صورت انسانی که خود را بینیاز ببیند، امکان و احتمال طغیان در او وجود دارد:
آدمی موجودی است که از پیرامون خود متأثر میشود و هر آنچه جسمش را احاطه کرده است، در روان او اثر دارد و همه حالتهای روانی او در جسمش بازتاب دارد و هر عملی که از او سر میزند، در عقل و قلب او انعکاس دارد.
🔶انسان معتدل در حالت مشخصی به سر میبرد؛ اما هنگامی که از مال و جاه و علم احساس بینیازی کرد، نافرمانی میکند؛ مگر اینکه درستکردار باشد. ... اگر جاه و مال و بزرگی به دست آورد، خود را گم میکند، مگر آنکه ایمان و تدیّنش قوی باشد.
🔹به همین سبب است که ما عصمت را یا پیوند با عصمت را درباره حاکم و خلیفه شرط میدانیم؛ زیرا که ما انسانهای عادی میتوانیم درجهای از ایمان داشته باشیم و دین و ایمان خود را حفظ کنیم؛ اما اگر به قدرت برسیم، کارهایمان به صورت بیشتر و عمیقتری بر مردم بازتاب دارد.
بهطورطبیعی وقتی انسان فرمانروایی و قدرت دارد، خود را گم میکند؛ ازاینرو خطر انحراف در نزد جوان بیشتر از غیرجوان است و نزد زیبا بیشتر از نازیبا، و نزد غنی بیشتر از فقیر و نزد صاحب جاه بیشتر از غیر او و نزد عالم بیشتر از غیر عالم. هر اندازه آدمی کمال و ثروت و قدرت بیشتری داشته باشد، بیشتر در معرض خطر است. به همین سبب، قرآن از اموال و اولاد به « فتنه » تعبیر کرده است.
💠 بر این اساس، هرگاه این چیزها فزونی مییابد، ایمان نیز باید بیشتر شود؛ بنابراین هرگاه انسان خود را بینیاز ببیند، نافرمانی میکند. مقصود از « استغنی » یا بینیازی فقط بینیازی مالی نیست؛ بلکه همه مواردی است که ذکر کردیم؛ بنابراین میان علم و قدرت و این آیات پیوندی میبینیم؛ بدین شکل که انسان هنگامی که با علم و مال و جاه خود را بینیاز میبیند، احساس نافرمانی میکند. ... تا هنگامی که همهچیز از جانب خداست و همهچیز امانتی است از جانب خداوند و انسان از جانب خدا خلیفه است، مجالی برای انحراف و نافرمانی وجود ندارد بنابراین لزوم عصمت برای حاکم یا به تعبیر وی « خلیفه » بسیار مهم است و وی عصمت را نیاز حاکم و خلیفه میداند؛ زیرا از نظر او عوامل بیرونی و محیطی بر انسان تأثیر میگذارند و برخورداری انسان از قدرت سبب میشود انسان به سمت انحراف و طغیان کشیده شود.
📒این مسئله از آن رو که موجب کنترل حاکم میشود، مناسب تقریر شده است؛ اما به نظر میرسد دیدگاه صدر قابل نقد است؛ زیرا مفهوم « عصمت » در اندیشه اسلامی بار معنایی خاصی دارد و کاربست این مفهوم برای هر حاکمی اندکی دشوار به نظر میرسد؛ ازاینرو با لحاظ بار معنایی عصمت نزد شیعه که برای پیامبر و ائمه دوازدهگانه است، نمیتوان از عصمت دیگران سخن گفت؛ مگر اینکه با لحاظ نگاه صدرایی بهویژه از منظر نگاه تشکیکی به پدیدهها بگوییم مراد صدر آن است که فرد حاکم ملکه تقوا را به مثابه یک امر تشکیکی در درون خویش تقویت کرده و بر عمل مبتنی بر ایمان تکیه کند. پذیرش معنای عام عصمت و گناهنکردن و کنترل خویش از انحراف و نگاه مراتبی و تشکیکی به این مسئله، چه بسا مطلب امام موسی صدر را توضیح دهد.
⬅️ضمن اینکه اشاره به این نکته در آرای امام موسی صدر خود نشانِ میزان اهمیت نظارت بر حاکم و رفتار اوست؛ خواه این مراقبت و نظارت را خود انسان در قالب پارسایی و ایمان صورت دهد و خواه جامعه و مردم و نهادهای نظارتی و یا احزاب موجود در جامعه انجام دهند؛ یعنی بهطور پیوسته رفتار و اعمال حاکم را زیر نظر داشته باشند تا کمتر دچار انحراف شود و بتواند در راستای منافع و رضایت مردم حرکت کند.
📒برگرفته از کتاب در آمدی بر اندیشه سیسای امام موسی صدر ص324-321
🔶برای تهیه نسخه الکترونیکی اثر به کتابخوان پژوهان مراجعه نمایید.
🌐
http://pajoohaan.ir/document/3411