سال ۱۹۹۷در چنین روزی، مقاومت اسلامی با کماندوهای رژیم اشغالگر درگیری سنگینی داشت.
دشمن از پایگاه اشغالی سجد به سمت تپه العمدان در جبل الرفیع میآمد و به سمت هدفی در عربصالیم در حرکت بود.
آنها برای مقاومت کمین گذاشته بودند و تعداد زیادی کماندوی تا دندان مسلح، فرزندان لبنان را به گلوله بستند به طوریکه حتی خشاب سلاح بچهها سوراخ سوراخ شده بود.
سه نفر از نیروهای مقاومت در این عملیات شهید شدند و چهار کماندو هم به درک واصل شدند.
نیروی چهارم که زنده مانده بود توانست بدن هیثم مغنیه همرزم خود را به عقب برگرداند.
هلیکوپتر های دشمن برای انتقال کشتهها و مجروحین آمدند که یک نفربر ارتش لبنان در مدرسه دولتی عربصالیم، به سوی آنها آتش گشود. هلیکوپتر دشمن مدرسه را با موشک هدف قرار داد که افسر ارتش جواد عازار و شش سرباز و همچنین یک خانم از اهالی روستا به شهادت رسیدند.
دشمن با پخش گزارشی در حال نشان دادن شهدای لبنانی بود که همه با ناباوری دیدند سید هادی نصرالله پسر دبیرکل حزب الله یکی از شهدا است.
چنین اتفاقی در لبنان بی سابقه بود. فرزندان سران، در خط مقدم نمیگنجیدند و عمدتا در خارج کشور در رفاه بودند.
صهیونیستها غرق در شادی شدند و فکر کردند میتوانند مقاومت را تحت فشار بگذارند. اما سید برای فرزندش استثنا قائل نشد و گفت مثل بقیه شهدا در زمان مناسب تبادل خواهد شد.
موج همدردی و تسلیت در لبنان به راه افتاد و یکی از عواملی شد که محبوبیت حزب الله بشدت بالا رفت.
@LIBANIRAN