🍃🍂داستــــانهـــای
پنـــــدآمــــــوز
توی دوران نوجوانی برای کوتاه کردن موهام
به يه مغازه سلمونی سر کوچمون میرفتم
که آرايشگرش به شدت سیگاری بود
هميشه موقع کار يه سیگار گوشه لبش بود
و تا موهام رو کوتاه میکرد
سه نخ سيگار رو حتماً میکشید!!!
يادمه تا آخر شب هر جا میرفتم
همه میگفتن: سيگار میکشی؟!
منم میگفتم نه به جون مادرم
من سيگار نمیکشم بگذريم از اينکه
بعضیها خیلی هم باور نمیکردن
هفته پیش توی پياده رو راه میرفتم
یه آقائی جلوی مغازه عطرفروشی
يه کاغذ با يک عطر به دستم داد
و به اصرارش وارد مغازه شدم
بلافاصله فروشنده هم من رو تحويل گرفت
و شروع کرد از عطر و ادکلنهاش تعريف کردن
بعد هم يه ادکلن رو به دست و لباسم زد
گفت اين ماندگاریش فوق العاده ست
از حق هم نگذرم خیلی خوشبو بود
نکته جالب اينه که با اينکه خريد نکردم
تا همين دو سه روز پيش هرجا میرفتم
میگفتن عطرت چیه؟ چه بوی خوبی
چند خریدی و از کجا خریدی؟
یادمون باشه
مجاورتها و ارتباطها خیلی مهمه!
وقتی با کسانی نشست و برخاست میکنیم
و رفيق میشیم که مقید و مؤدب و فهميده
هستن ناخودآگاه از اين رابطه تأثیر میگیریم
و وقتی با اونائی رفاقت میکنیم که افراد
آلودهای هستن خواه ناخواه تأثیر میگیریم
حواسمون رو جمع کنیم که با چه کسی
معاشرت میکنیم و دوستامون کی هستند
هر ارتباطی میتونه روی زندگی و رفتار ما
اثر مثبت و منفی بذاره شک نکنيم