هدایت شده از دقایق الحقایق!
🔸نکاتی اندر مقوله رابطه «عدالت» و «ولایت» 🔸آیا می توان به بهانه «عدالت» به «ولایت» خرده گرفت و اشکال کرد؟! حتی اشکال تراشی را از عدالتخواهی فراتر ببریم و بپرسیم که آیا یک فقیه می تواند بر اساس فقاهت و استنباط خود از شریعت، به ولی فقیه اعتراض کند؟! و اینکه چون ولی فقیه معصوم نیست، در صورت خطا و اشتباه و یا خروج از عدالت، آیا نمی توان به او اشکال و اعتراض نمود؟! 🔹در پاسخ به این سئوالات و تبیین رابطه مفهومی عدالت و ولایت، ذکر چند نکته لازم است که ابتدا اجمالی از آنها و در ادامه به تفصیل بیان می گردد: ▪️لازم است بین مقام فهم فقهی فردی نسبت به مختصات کلی ولایت و حکومت و فهم فقهی سازمانی نسبت به تناسبات ولایت و حکومت (عملکرد، ساختار و برنامه) تفکیک قائل شد. اراده ولی فقیه شرط حجیت فهم از تناسبات حکومت است، فقاهت سازمانی در زمان تشکیل حکومت و حاکمیت ولی فقیه، بر محور ولی فقیه حجیت میابد و لذا فهم فقهی فردی حجیت و صلاحیت معارضه با تصمیم حکومتی ندارد ... ▪️عدالت به معنای تعین یافتن جایگاه اجزاء متناسب و هماهنگ با محوریت عادل است، هرچند تناسب و تطابق با واقع نداشته باشد، همچنانکه اگر تطابق با واقع داشته باشد اما هماهنگ با محوریت عادل نباشد و با محوریت طاغوت هماهنگ باشد، باطل است، بنابراین تحقق عدالت به محوریت ولایت است و لاغیر... ▪️مصلحت حفظ نظام و هماهنگی اجزاء با محوریت عادل، نسبت به دفع مفسده تصمیمی باطل، ترجیح دارد... ▪️ولی فقیه در هدایت کلان جریان شیعه، مصون از خطا و اشتباه است و در صورت خروج از عدالت، منعزل و قلوب از حول او متفرق می گردند و ادعای سرپرستی و ولایت نااهلان اشتباه است... 🔹تفصیل پاسخ های فوق را در متن بعدی بخوانید :👇 https://eitaa.com/abdollahimahdi/92 @abdollahimahdi