🔸وحدت علوم اسلامی در گرو دستیابی به «شبکه مفاهیم دین» (نقدی بر عرفی پنداری زبان دین و امضائیات شارع) 🔹کلام وحی دارای یک منظومه مشخص و دقیق از اصطلاحات و مفاهیمی است که مطابقت کامل با ما به ازای خارجی و حقیقی خود دارند و در علوم اسلامی به هر میزان حدود و ثغور و کم و کیف معنا و تعاریف، نسبت و تبعیت بیشتری از نظام مفاهیم دین داشته باشند، این علوم اسلامی به حقایق عالم، قرابت و مطابقت بیشتری دارد و از خطا و اشتباه مصون است و بالعکس به میزانی که در علوم اسلامی، اصطلاحات جدیدی بدون استناد دقیق و کافی وضع شود و یا مفاهیم دین و شریعت دستخوش ضیق و وسع گردد، از معنای حقیقی فاصله گرفته و آن علم را از دقت و کارآمدی مطلوب دور می سازد. رویه ای که در بین عموم علماء اسلام مشاهده می شود، تقریباً عدم تعبد و پایبندی به نظام اصطلاحات و تعاریف و طبقه بندی مفاهیم در کلام وحی است و برخی در مقام تفهیم و تبیین و تفصیل معارف وحیانی، بی محابا دست به وضع اصطلاحات یا تصرف در حدود و ثغور معنایی اصطلاحات و تغییر مفاهیم و معانی و تعاریف زده اند، بدون آنکه اختیاری نسبت به تغییر ما به ازای حقیقی آن در عالم واقع داشته باشند، به عنوان مثال اگر معنای یقین یا ظن و شک در علم اصول از معنای قرآنی و وحیانی آن فاصله گرفته است، این فاصله و تفاوت هیچ نگرانی برای علماء ایجاد نکرده و اینگونه هر علمی نظام اصطلاحات خاص خود را پیدا کرده است بطوریکه مفاهیم و اصطلاحات علم کلام و فلسفه و فقه و اصول با یکدیگر تناسبی نداشته و اغلب متفاوت است. این تشتت در نظام اصطلاحات و مفاهیم بخاطر فاصله از نظام تعاریف و معانی و مفاهیم در کلام وحی است و در صورتیکه بتوان این فاصله ها را کاهش داد و ادبیات کلام وحی را محور هماهنگی نظام معانی و مفاهیم ساخت، هم این تشتت و اختلاف به حداقل خواهد رسید و هم علوم اسلامی به حقیقت و واقعیت عالم نزدیک تر شده و اثرگذاری مطلوب خود را خواهند یافت. 🔹در علم اصول مباحث وضع و الفاظ و حجیت ظهورات و ... بر مبنای عرفی بودن زبان شارع نسج یافته است و در نظر مشهور، زبان دین و شریعت، زبان و ادبیاتی عرفی است و خداوند متناسب با منطقه نزول وحی و با ملاحظه ادبیات عرفی مخاطب وحی، دین را نازل فرموده است، بنابراین برای تشخیص مراد شارع و ظهورگیری از کلام شارع، می بایست به عرف زمان تخاطب مراجعه نمود بر همین اساس، قول لغوی یکی از منابع استظهار از کلام شارع است چرا که واضع اصطلاحات و تعاریف، مردم هستند که با عقل و فطرت و اختیار خود اصطلاحاتی وضع نموده اند و ادبیات شارع هم تابع وضع مردم است... این تقریر اشکالات متعددی دارد که در ادامه به آنها اشاره خواهیم کرد. روشن است که بحث عرفی و عقلائی بودن زبان شارع، از مبانی‌ و پایه‌های‌ اساسی‌ بحث‌ حجیت‌ ظهور است و با تشکیک در آن، لازم است بحث‌ ظواهر و حجیت‌ آن‌ و برخی مباحث الفاظ و نیز روشهای فهم کلام شارع و استناد به آن مورد بازنگری و دقت و تکمیل قرار گیرد. 🔹اما در تقریری کامل تر با استفاده از معارف روایی می توان گفت، مخاطب خداوند صرفاً عرف زمان خطاب نبوده بلکه با کل تاریخ تخاطب نموده است و انسان ها با رشد فهم و تکامل معرفت، می توانند بیشتر از گذشته از این منبع عمیق و بی انتهاء بهره ببرند، بر این اساس، کلام وحی دارای نظام مفاهیم منظم، منسجم و منحصر به فردی است که هرچند عرف زمان تخاطب که بر اثر آموزه های انبیاء به درجه ای از رشد و تکامل رسیده است، قدرت فهم و درک آن را در سطحی که بر آنها حجت تمام شود، دارند لکن منحصر در سطح زمان تخاطب نبوده بلکه قابلیت تفاهم با سطوح عمیق تر و تکامل یافته تری از فهم در طول تاریخ را داراست، بنابراین صحیح نیست که بگوییم خداوند در زمان نزول وحی، با ملاحظه عرف زمان تخاطب، ادبیات وحی را متناسب با عرف و عقل آن زمان نازل فرموده، بلکه صحیح تر آن است که بگوییم، خداوند وحی را در قالب یک زبان (زبان عربی مبین) و ادبیات متعالی و مقدس و منظم و منسجم آفریده است و بشر را بواسطه آموزه های انبیاء به درجه ای از رشد و تکامل رسانده که در زمان پیامبر خاتم قدرت درک و تفاهم داشته باشند و تا قیامت نیز از آن بهره بگیرند، و لازمه این نظریه این است که نظام مفاهیم شارع را می بایست از خود کلام وحی شناخت و نه با مراجعه با قول لغوی و فهم معنای عرفی زمان خطاب! 🔹 از اینرو ما سخن از ضرورت تشکیل «شبکه مفاهیم و نظام معانی کلام شارع» می گوییم که می بایست بدینوسیله نقش محوری کلام وحی و ادبیات شارع را در سایر علوم اسلامی تقویت نموده و تلاش نماییم نظام مفاهیم علوم را منطبق و هماهنگ با آن به وحدت رسانده و در نتیجه اولاً بسیاری از اختلافات در حوزه مفاهیم و معانی و اصطلاحات به حداقل رسیده و ثانیاً با کمتر شدن فاصله مفاهیم و معانی علوم با حقایق عالم، به علوم اسلامی دست یابیم. 🔸ادامه مطلب و پرسش و پاسخ ها در فایل پیوست👇🏻 @m_feghahat