تو به من گفتی چگونه سفر کنم به آن بلندایی که می گویی؟
و من گفتم به من آن جایی را نشان بده که تو آنجا رحل اقامت نیفکنده ای!
کجا نبوده ای که ناگاه طالب حضور در آن گشته ای...؟
چون این را شنیدی ؛
سری پایین انداختی و مسافر بی کرانه ی درون خویشتن گشتی...
و حال،
امروز این منم که پژواک هستی تو را هر آنجا که نظر میکنم می بینم و می یابم و حس میکنم ...
و مدتهاست،
تهاجم پندار ها بر قیود و قواعد سست هستیم چنگ میکشند و از من برای تو می پرسند:
با خود چه کرده ای؟
چنان منتشر در قاموس خویش و کیان هجده هزار عالم گشته ای که بودن ها برای امتزاج با حقیقت تو خود را به آتش میکشند...
ظهور تو به من است و وجود من از تو
فلستَ تظهرُ لولایَ،لم اکُن لولاک
#وادی_السلام
@sholeye_toor