آقا علیرضا زمانی که سوریه بود کارش دیده‌بانی بود و تو این حرفه ماهر بود ولی همیشه دوست داشت بیشتر فعالیت کنه و حتی گاهی تو اون شبای سرد زمستون شهر حلب وقتی هم رزمش خسته بود و نمیتونست نگهبانی بده، علیرضا با اشتیاق به جاش می‌ایستاد و تا صبح نگهبانی میداد و هر موقع هرکاری دیگران از عهده اش برنمیومدن یا خسته بودن رو علیرضا با روحیه و که داشت به جای اونا وظیفشونو انجام میداد ... راوی: هم رزم شهید 📸شهید مدافع حرم 🚩شهدای مدافع حرم خوزستان