حقایقی را به او خواهیم آموخت. این سر انگشت بلای زیبای حق و هم چنین ماجرای زندان، خواب آن پادشاه، نجات و عزت را ببینید. این بلای حق است. این طور تحول ایجاد می کند. انسانی که خودش می گفت: «اذکرنی عند ربک» این بار به او التماس می کنند که بیرون بیاید ولی می گوید: نه! این بلای حق با خوب هاست. یک نکتۀ مهم تر هم وجود دارد. چون خوب ها بزرگند وقتی شعاع رحمت حق او را بگیرد نازلۀ این رحمت، دیگران را هم تحت پوشش قرار می دهد. در روایت آمده است که، گاهی صبر یک مومن عامل نجات یک جامعه است. این مومن صبر کرد، بلا را از سر گذراند، بلای حق را تحمل کرد ولی در سایۀ لطف حق به او یک جامعه نجات پیدا می کند. حضرت می فرماید: یوسف صدیق(علیه السلام) فتنه ها را از سر گذرانده، بلا را تحمل کرده ولی در سایۀ ابتلاءِ یوسف(علیه السلام) مردم مصر از سال های قحطی و مُردن نجات یافتند. یکی از برکاتی که در بلای خوب هاست، نزول رحمت بر خلایق است. به هر میزان که این خوب بزرگ ترو رفیع تر باشد، برکاتی که از بلای او بر جامعه می بارد وسیع تر است.
=========================================
بلای عاشورا
در بلای عاشورا آن کسی که بلا کشیده، خوب ترینِ خوب ها بوده و بلای او سنگین ترین بلاها بوده است؛ بطوریکه در «عالم زر» وقتی این تکلیف را عرضه کردند، کسی جز سیدالشهدا(علیه السلام) آن را به دوش نکشید، حتی انبیاء اولوالعزم. از این چهارده نور پاک که همۀ آن ها یک نور هستند، هر تکلیفی را به دوش هرکدام بگذاری قبول می کنند ولی هیچ کس، حتی هیچ پیامبر اولوالعزمی توان کشیدنِ بار این بلا را ندارد. سیدالشهدا(علیه السلام) این بلای عظیم را به دوش کشید. طوری که این بلای عظیم تمام هستی را سیراب کرده است. یعنی آنقدر این شخص بزرگ بوده و این بلا رفیع و عظیم بوده که نازلۀ این رحمت، دامنۀ همۀ هستی را گرفته و بر همۀ هستی باریده است. اگرچه رحمت حق اول به خود او باریده ولی این رحمت که اول بر سیدالشهدا(علیه السلام) باریده، همه را سیراب کرده است.
======================================
میهمانی امام حسین(ع)
خود رسول الله(صلّی الله علیه و آله و سلّم) سر سفرۀ سیدالشهدا(علیه السلام) میهمان امام حسین(علیه السلام) است، امیرالمومنین علی(علیه السلام)، صدیقه طاهره(سلام الله علیها) و امام مجتبی(علیه السلام) از سر خانۀ عاشورا بهره مند می شوند.
خدا می داند این چه سفرۀ گسترده ای است. در روایت آمده که خدای متعال به رسول گرامی اسلام(صلّی الله علیه و آله و سلّم) و همچنین به حضرت فاطمه(سلام الله علیها) خبر داده که این فرزندی که شما به دنیا می آورید، این فرزند را خدا به شما می دهد ولی این فرزند برای این هدف است و باید اینگونه به شهادت برسد. خدای متعال آن ها را مخیّر کرد که اگر می خواهند، چنین فرزندی را به آن ها بدهد که به این کیفیت خاص شهید می شود. خدای متعال به آن ها وعده داد به خاطر این شهادت، امامت را در نسل این فرزند قرار می دهم. یعنی این شهادت زمینه ساز این است که این امام، پدر ائمه بعدی شود. صدیقه طاهره(سلام الله علیها) راضی شدند؛ شاید از این روایت بشود به این صورت استفاده کرد که نُه امام بعدی در دامنۀ عاشورا امام شدند. آن ها هم بر سر سفرۀ عاشورا میهمانند. معنی این حرف چیست؟ خدا می داند! یعنی چه امامت در سلب کسی داده شود؟ این چه برکتی است، یک انسان باید چگونه باشد که خدا فرزند او را امام کند؟ انسانی عمل خیر انجام می دهد، خداوند نسل با برکت به او می دهد. بلای سیدالشهدا(علیه السلام)، امامت را در نسل او قرار داده یعنی این امامت ثمرۀ این بلاست.
=====================================
انبیاء علیهم السلام با پیوند با امام حسین بر سر سفره حضرت نشستند:
همۀ انبیاء اولوالعزم از ادامۀ سفی الله گرفته تا عیسی روح الله(علیه السلام) بر سر سفرۀ سیدالشهدا(علیه السلام) میهمانند. مقامی که در اثر مصیبت زدگی بر سیدالشهدا(علیه السلام) رسیده بالاتر از مقامی است که حضرت ابراهیم(علیه السلام) با ذبح اسماعیل (علیه السلام) رسیده است. در باب بقیۀ انبیاء هم همین طور است. تمام ملائکۀ مقرب خدا از جبرائیل و مکائیل و همه و همه بر سر این سفره میهمان هستند و بهره مند می شوند.
یکی از وسیله های پیوند تألم و گریه و حتی تباکی است:
تألم آن ها بر سیدالشهدا(علیه السلام) باعث ترفیع درجۀ آن هاست و همین پیوند عاطفی ملائکۀ مقرب، باعث ترفیع درجۀ آن هاست. روایات فراوانی هست که از تألم، تأثر، گریه و بی تابی ملائکه، حکایت می کند؛ گریه ای که باعث ترفیع درجه بر آن هاست. همچنین جن، حیوان، نبات و جماد همه بر سر سفرۀ عاشورا میهمانند؛ چون سیدالشهدا(علیه السلام) همۀ هستی را پوشش دارد و رحمتی که بر او نازل می شود بر همه جا می بارد که یک جلوه از آن نسبت به خاکی ها، انسان ها و شیعه ها است