#مقتل_مستند
#عاشورا
لایوم کیومک یا اباعبدالله الحسین
⚫️ عصر عاشورا ...
اهل بیت که دیگر همهی مصائب به آن ها هجوم آورده بود، در حال فرار نزدیک کشتهها آمدند، با دیدن آن بدنها فریاد برداشتند، لطمه به صورت زدند، راوی میگوید: والله من زینب را فراموش نمیکنم که در آن حال برای ابیعبدالله علیه السلام میگریست و با صدای جان سوز و قلبی سوزان میگفت: «وا مُحمداه، صَلّی عَلَیکَ مَلیکُ السَّماء هذا حُسینٌ مُرَمَّلٌ بِالدِّماء مُقَطَّعُ الأعضاء وَ بَناتُک سبایا» ای حبیب خدا که فرشتگان آسمان بر تو درود میفرستند، این حسین توست که در میان بیابان افتاده، به خونش غلتیده، اعضایش قطعه قطعه شده، دخترانت اسیر شدند، نسلت را کشتهاند، باد بیابان بر آنان میوزد، «بِأبی مَن أضحی عسکَرَهُ فی یَومِ الإثنَینِ نَهبا» پدر و مادرم فدای آن که یاران و سرا پردهی جلالش را روز دوشنبه، در سقیفه به غارت بردند، و خیمههایش را واژگون کردند. پدر و مادرم فدای آن مسافر غریبی که امید بازگشت برای او نیست. پدر و مادرم فدای بدن چاک شدهای که جای درستی در بدن او وجود ندارد و برای معالجه و درمان کارش از کار گذشته است.
پدر و مادرم فدای آن که جان من تنها، فدای او باد. پدر و مادرم فدای آن که غرق محنت بود تا جان سپرد. پدر و مادرم فدای آن که با لب تشنه شهید شد و محاسن شریفش به خون سرش رنگین شد و از محاسنش خون میچکید. پدر و مادرم فدای آن که جدّش پیامبر خداست. پدر و مادرم فدای آن که نوهی رسول هدایت است. پدر و مادرم فدای محمد مصطفی ۹ و علی مرتضی علیه السلام و خدیجهی کبری سلام الله علیها و فاطمهی زهرا سلام الله علیها سیدهی نساء.
راوی میگوید: والله قسم، دوست و دشمن به این حال گریه کردند، سپس سکینه آمد خودش را روی بدن پدر انداخت، گلوی بریده را به آغوش گرفت و رها نمیکرد. امّا «فَجتَمَعَ عِدَّة مِنَ الأعراب حَتی جَرّوها عَنه» عدهای از این اعراب جمع شدند و او را به زور از بدن پدر بزرگوارش جدا کردند.
📚 ارشاد مفید ص۱۸۰
کانال معرفتی "معارف الشیعه"
@maaref_shiaa