حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر دام عزّه 🔻 برخی قواعد اخیراً به فضای و تزریق شده و یک سبک‌هایی جایگزین شده که با آن‌ها، کسانی که راهی را نرفته‌اند، احساس وصول به مراتب عالیه می کنند و احساس اتصال می کنند؛ اما بعد به موانعی برخورد می‌کنند و می بینند سال‌ها قرص مسکّن می‌خورده اند. 🔸 از طرفی زخم‌ها و بیماری‌های نفسانی در وجودشان کهنه می‌شود و لذا بعدا در درمانش درمانده می‌شوند. 🔹 شناختن زخم‌ها و بیماری‌های نفسانی و دست گذاشتن روی آن برای درمان، کار هر کسی نیست. شاید در شناخت قواعد، بعضی‌ها چیزی بگویند؛ اما در موقع درمان، هیچ چیز مثل این شناخت موثر نیست و الّا افراد پراکنده و دور می‌شوند. 🔸 اختلاف آیت الله سید عبدالکریم کشمیری قدس سره با اینگونه افراد و سبکشان در این بود که ایشان مستقیماً بر روی مشکلات و نقاط ضعف افراد دست می‌گذاشت و می‌گفت: این‌ها را درمان کن، بقیه خودش درست می‌شود. 🔹 دیگرانی بودند که می‌گفتند: نه، همین الان آن بیماری را نابود کردم، خلاص شد، برو. شاید آن وقت هم، آن فرد، یک گَرمی داشت و می گفت: بله، خوب شد، شما راست می‌گویید اما بعد می‌دید که نه، این بیماری او را رها نمی‌کند و باز هم می‌آید. 🔸 دربارۀ کیفیت طریقه آیت الله کشمیری می توان گفت: ✓ اولاً ایشان، خودشان یک منبعِ توجه بود؛ اذکار لسانی هم داشتند و خود ایشان ذکر زیاد می‌گفتند. ✓ برای حرکت دادن به دیگران هم، سعی می‌کردند که موتورشان را با ذکر، آن هم با اربعین‌های اولیه روشن کنند و مراقبش بودند و کمکش می‌کردند؛ 🔸 البته نه اینکه همینطوری بدون برنامه، ذکر زیاد بگویند. خود ایشان می‌فرمود: ذکر زیاد مالیخولیا می‌آورد. ذکر با مراقبت باید باشد نه بی مراقبه. 🔹 روش درمانی ایشان، برگرفته از اکابر حوزه بود. در دوران متاخره، در حوزه‌ها بزرگانی بودند، که سبک و روششان نسل به نسل، سینه به سینه منتقل شد، منتها فضای حوزه آمادگی برای پذیرش کامل نداشت. 🔸 بعضی‌ها هم در جامعه علمی اینطوری هستند که اگر یک چیزی از بزرگی شنیدند که در حد کشش و توانشان نبود، حتماً باید آن فرد را مجروح کنند و نمی‌توانند خودشان را متهم به این کنند که شاید آن‌ها اطلاعاتی دارند که ما نداشتیم و واردش نشدیم. نه، می‌گویند: این چیزی که هست و واقعیت است، همین است که ما می‌دانیم؛ و طرف مقابل را مجروحش می‌کنند. @nasery_ir