📖 امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه به دو نكته اشاره مىكند.
نخست توازن در ميان صبر و مصيبت و سپس بر باد رفتن اجر انسان به خاطر بىتابى و جزع.
مىفرمايد: «صبر و شكيبايى به اندازۀ مصيبت نازل مىشود و كسى كه دستش را (به عنوان بىتابى و ناشكرى) به هنگام مصيبت بر زانو زند اجر او ضايع مىگردد (و پاداشى در برابر مصيبت نخواهد داشت)»؛ (
يَنْزِلُ الصَّبْرُ عَلَى قَدْرِ الْمُصِيبَةِ وَ مَنْ ضَرَبَ يَدَهُ عَلَى فَخِذِهِ عِنْدَ مُصِيبَتِهِ حَبِطَ عَمَلُهُ)
شك نيست كه در زندگى دنيا هميشه مشكلاتى بوده و خواهد بود. اين طبيعت حيات دنياست؛ ولى خداوندى كه انسان را براى زندگى در اين جهان آفريده نيروهايى در وجود او براى مقابلۀ با مشكلات خلق كرده از جمله صبر و تحمّلى است كه به انسان داده تا بتواند مصائب را برتابد.
گاه ديدهايم مادرى كه فرزند عزيزش را در جوانى از دست مىدهد، لحظات اول چنان بىتابى مىكند كه گويى مىخواهد جان به جانآفرين تسليم نمايد؛ اما ساعات يا ايّامى مىگذرد، كم كم آرامش بر وجود او مسلّط مىشود؛ گويى نيرويى از درون او مىجوشد و با آن مصيبت بزرگ به مبارزه بر مىخيزد و تدريجاً آن را مهار مىكند و هر قدر مصيبت سنگينتر باشد اين نيروى مقاومت كه نامش صبر و شكيبايى است قوىتر است؛ البته افرادى هم پيدا مىشوند كه بر خلاف اين اصل كلى رشتۀ صبر را از دست مىدهند؛ يا دست به خودكشى مىزنند و يا
#مرگ ناگهانى به زندگى آنها پايان مىدهد.
اين بيان امام عليه السلام در واقع مايۀ تسلّى خاطر براى تمام مصيبتديدگان است كه وقتى با مصيبت روبرو مىشوند بىتابى نكنند و بدانند خدا صبر لازم را به آنها مرحمت خواهد كرد.
بعضى از مفسران نهج البلاغه تفسيرى براى اين جمله ذكر كردهاند كه به ظاهر مراد امام عليه السلام نيست و آن اينكه تلخى صبر هميشه به اندازۀ تلخى مصيبت است و اين خود واقعيتى است.
اما اينكه امام عليه السلام مىفرمايد: كسى كه دست خود را به هنگام مصيبت به زانو بزند أجر او ضايع مىگردد به سبب چيزى است كه در روايات اسلامى آمده است كه اگر انسان در مقابل مصيبت صبور و شكور باشد خداوند به او پاداش مىدهد و اگر ناشكرى و بىتابى و جزع كند اجر و پاداشى نخواهد داشت، چنانكه در ضمن حكمت 291 خواهد آمد كه امام عليه السلام به هنگام تسليت به «اشعث بن قيس» دربارۀ مرگ فرزندش فرمود: «
إنْ صَبَرْتَ جَرىٰ عَلَيْكَ الْقَدَرُ وَ أنْتَ مَأْجوُرٌ وَ اِنْ جَزِعْتَ جَرىٰ عَلَيْكَ الْقَدَرُ وَ أنْتَ مَأْزورٌ ؛ اگر صبر كنى مقدّرات انجام مىشود و تو اجر و پاداش خواهى داشت و اگر بىتابى كنى باز هم مقدّرات انجام مىشود و تو گناهكار خواهى بود».
اين مطلب در بحار الانوار نيز با اندك تفاوتى از امام
#اميرالمؤمنين عليه السلام نقل شده است.
البته گريه و عزادارى براى مرگ عزيزان در اسلام ممنوع نيست؛ زيرا سرچشمههاى عاطفى دارد و
#اسلام هرگز با عواطف مردم مبارزه نكرده است؛ آنچه ممنوع است بىتابى و اظهار ناشكرى و حركات و سخنانى است كه دليل بر شكايت از تقديرات الهى باشد.
حديث معروف پيامبر صلى الله عليه و آله كه به هنگام وفات فرزندش ابراهيم در كتب مختلف نقل شده نيز اشاره به همين معناست؛ هنگامى كه خبر وفات فرزند به او رسيد اشك در چشمان حضرت حلقه زد و سرازير شد. شايد بعضى به آن حضرت ايراد كردند، فرمود: «
تَدْمَعُ الْعَيْنُ وَ يَحْزَنُ الْقَلْبُ وَ لا نَقُولُ ما يُسْخَطُ الرَّبُ ؛ چشم مىگريد و قلب محزون مىشود؛ اما چيزى كه موجب خشم خدا شود نمىگويم».