📖 اميرمؤمنان على عليه السلام در اين كلمۀ حكمت‌آميز خود به مطلبى اشاره مى‌كند كه ظاهراً واضح است؛ ولى با نهايت تأسف براى گروهى كاملا پيچيده شده است. مى‌فرمايد: «هيچ گاه دو دعوت مختلف و متضاد وجود ندارد مگر اين‌كه يكى از آن دو، ضلالت و گمراهى است»؛ (مَا اخْتَلَفَتْ‌ دَعْوَتَانِ‌ إِلَّا كَانَتْ‌ إِحْدَاهُمَا ضَلَالَةً‌) بعضى از شارحان نهج‌البلاغه مانند ابن ابى‌الحديد چون اين جمله را بر خلاف عقيدۀ خود در تصويب در فروع دين دانسته‌اند (...) آن را به مسئلۀ اختلاف در عقايد دينى تفسير كرده و گفته‌اند: دو عقيدۀ مختلف و متضاد دينى نمى‌تواند هر دو درست باشد؛ يكى از آن دو حق است و ديگرى باطل. در صورتى كه كلام امام عليه السلام عام است و هرگونه نظرات متضاد را شامل مى‌شود و گويا امام عليه السلام با اين گفتار حكيمانۀ خود مى‌خواهد عقيدۀ سخيف تصويب را ابطال كند. توضيح اين‌كه ؛ گروهى از اهل سنت معتقدند مجتهدانى كه اختلاف در آراء دارند؛ يكى فلان كار را حرام مى‌داند و ديگرى واجب يا يكى حرام مى‌شمرد و ديگرى حلال همگى بر حقّ‌اند و عقيدۀ همه حكم الهى است، نه حكم ظاهرى بلكه حكم واقعى. اين عقيده بر اثر اختلاف آراء شديدى كه ميان فقهاى آنها واقع شد ظهور كرد و متأسفانه آنان هدايت امامان اهل بيت علیهم‌السلام را در اين امور نپذيرفتند و به اين گونه خطاها گرفتار شدند. از آن بدتر اين‌كه بعضى از آنها اختلاف در عقايد دينى اصول دين را هم هرچند متضاد باشد صحيح شمرده و حتى تصريح كرده‌اند كه قرآن هم مطالب متضاد و متناقضى گفته و همۀ آنها صحيح است. مرحوم علامۀ شوشترى از ابن قتيبة در كتاب مختلف الحديث نقل مى‌كند كه عبيد الله بن حسن، از متكلمان اهل سنت كه مدتى قاضى بصره بود نظر داشت كه قرآن دلالت بر اختلاف دارد؛ آن كَس كه معتقد به آزادى اراده است صحيح مى‌گويد و مطابق بعضى از آيات قرآن است و آن كَس كه معتقد به جبر است او هم صحيح مى‌گويد و موافق بعضى از آيات قرآن است؛ پس همۀ آنها درست مى‌گويند! روزى از او سؤال شد كه دربارۀ معتقدان به جبر و اختيار چه مى‌گويى‌؟ گفت: هر دو گروه صحيح مى‌گويند‼️