آن گاه در پايان اين دعا بار ديگر دست را به دامان لطف پروردگار زده، با تعبيرى كه از صفاى دل و نورانيّت باطن و محبّت به همه كَس حتى به دشمن حكايت مى‌كند عرضه مى‌دارد: «خداوندا! شكايت خود را به سوى تو مى‌آوريم كه پيامبرمان از ميان ما رفته، دشمنان ما فراوان گشته و خواسته‌ها و اهداف‌مان مختلف و متشتّت شده است. پروردگارا! ميان ما و قوم ما به حق داورى كن (و درهاى پيروزى، صلح و عدالت را به روى ما بگشا) كه تو بهترين داورى كنندگانى»؛ (اللَّهُمَّ‌ إِنَّا نَشْكُو إِلَيْكَ‌ غَيْبَةَ‌ نَبِيِّنَا، وَ كَثْرَةَ‌ عَدُوِّنَا، وَ تَشَتُّتَ‌ أَهْوَائِنَا «رَبَّنَا اِفْتَحْ‌ بَيْنَنٰا وَ بَيْنَ‌ قَوْمِنٰا بِالْحَقِّ‌ وَ أَنْتَ‌ خَيْرُ اَلْفٰاتِحِينَ‌») اين تعبيرات بيانگر نهايت لطف و محبّت امام عليه السلام حتى نسبت به دشمنان فريب خورده و گمراه اوست. تعبير به «قَوْمِنٰا» و تعبير به (داورى كن) به جاى (پيروز نما) و تعبيراتى كه با صيغۀ جمع بيان شده « غَيْبَةَ‌ نَبِيِّنَا، وَ تَشَتُّتَ‌ أَهْوَائِنَا » همه نشان مى‌دهد كه هدف نهايى امام عليه السلام آن است كه آنها به سوى حق باز گردند و با ساير مسلمانان دست به دست هم دهند و در برابر دشمنان بايستند.