📖 امام عليه السلام در اين گفتار نورانى دستورى دربارۀ سوگندهاى مؤثر در برابر كارهايى كه ظالمى مرتكب شده مى‌دهد و مى‌فرمايد: «هر گاه خواستيد ظالمى را سوگند دهيد اين‌گونه سوگند دهيد كه از حول و قوۀ الهى برى است (اگر فلان كار را انجام داده باشد) زيرا اگر اين قسم، دروغ باشد مجازات او به سرعت فرا مى‌رسد (يا به درد سختى مبتلا مى‌گردد و يا مى‌ميرد) اما اگر چنين سوگند ياد كند: به خدايى كه جز او خدايى نيست (اين كار را نكرده‌ام) در كيفرش تعجيل نمى‌شود؛ زيرا خدا را به يگانگى ستوده است»؛ (أَحْلِفُوا الظَّالِمَ‌ - إِذَا أَرَدْتُمْ‌ يَمِينَه - بِأَنَّهُ‌ بَرِيءٌ‌ مِنْ‌ حَوْلِ‌ اللّٰهِ‌ وَ قُوَّتِهِ‌؛ فَإِنَّهُ‌ إِذَا حَلَفَ‌ بِهَا كَاذِباً عُوجِلَ‌ الْعُقُوبَةَ‌، وَ إِذَا حَلَفَ‌ بِاللّٰهِ‌ الَّذِي لَا إِلٰهَ‌ إِلَّا هُوَ لَمْ‌ يُعَاجَلْ‌، لِأَنَّهُ‌ قَدْ وَحَّدَ اللّٰهَ‌ تَعَالَى) از اين سخن امام عليه السلام روشن مى‌شود كه تعبيرات سوگندها بسيار متفاوت است؛ تعبيرهايى كه مدح و ثناى الهى در آن است سبب تعجيل عقوبت نمى‌شود؛ اما تعبيرات خشنى كه بر ضد آن باشد، عقوبت را تعجيل مى‌كند. در حديث معروفى كه در كتب مختلف آمده مى‌خوانيم: شخصى نزد منصور، خليفۀ عباسى از عليه السلام بدگويى كرد. منصور به دنبال حضرت فرستاد و هنگامى كه امام عليه السلام حضور پيدا كرد عرض كرد: فلان كَس دربارۀ شما چنين و چنان مى‌گويد. امام عليه السلام فرمود: چنين چيزى است؛ اما بدگويى‌كننده گفت: دروغ نيست و واقعيت دارد. امام عليه السلام او را به برائت از حول و قوۀ الهى اگر دروغ‌گو باشد قسم داد. او همين سوگند را ياد كرد و هنوز گفتارش تمام نشده بود كه فلج شد و مانند قطعۀ گوشتى بى‌جان به روى زمين افتاد! پاى او را گرفتند و كشان‌كشان از مجلس بيرون بردند و امام صادق عليه السلام از اين توطئه رهايى يافت. در رخداد ديگرى مى‌خوانيم كه منصور دوانيقى به امام صادق عليه السلام عرض كرد: يكى از ياران شما به نام «معلى بن خنيس» مردم را به سوى شما فرا مى‌خواند و (براى خروج كردن) اموالى ذخيره مى‌كند...