آن‌گاه امام عليه السلام اشاره به نقطۀ مقابل اين چهار ركن و آثار شوم آن مى‌كند و مى‌فرمايد: «پس هرگاه عالم، علم خود را به‌كار نگيرد و ضايع كند جاهل از فراگيرى علم خوددارى خواهد كرد و زمانى كه اغنيا در كمك‌هاى مالى بخل ورزند، نيازمندان، آخرت خود را به دنيا مى‌فروشند»؛ (فَإِذَا ضَيَّعَ‌ الْعَالِمُ‌ عِلْمَهُ‌ اسْتَنْكَفَ‌ الْجَاهِلُ‌ أَنْ‌ يَتَعَلَّمَ‌، وَ إِذَا بَخِلَ‌ الْغَنِيُّ‌ بِمَعْرُوفِهِ‌ بَاعَ‌ الْفَقِيرُ آخِرَتَهُ‌ بِدُنْيَاهُ‌) . بديهى است كه افراد غير عالم هنگامى كه ببينند علما به علم خود پايبند نيستند، هم به خود آن‌ها بى‌اعتماد مى‌شوند و هم به علمشان و در اين حال به‌دنبال فراگيرى علوم آن‌ها نمى‌روند و مى‌گويند: اگر علم آن‌ها حقيقتى داشت خودشان به آن عمل مى‌كردند. به تعبير ديگر، بهترين راه تبليغ علم، عمل به آن است همان‌گونه كه در حديث معروف از امام صادق عليه السلام آمده است: «كُونُوا دُعَاةً‌ لِلنَّاسِ‌ بِغَيرِ أَلْسِنَتِكُمْ‌». در حديث ديگرى از آن حضرت مى‌خوانيم كه فرمود: «إِنَّ‌ الْعَالِمَ‌ إِذَا لَمْ‌ يعْمَلْ‌ بِعِلْمِهِ‌ زَلَّتْ‌ مَوْعِظَتُهُ‌ عَنِ‌ الْقُلُوبِ‌ كَمَا يزِلُّ‌ الْمَطَرُ عَنِ‌ الصَّفَا؛ هنگامى كه عالم به علمش عمل نكند مواعظ و اندرزهاى او از دل‌ها فرو مى‌ريزد آن‌گونه كه باران از سنگ‌هاى سخت فرو مى‌ريزد (و بر آن باقى نمى‌ماند)». نيز روشن است كه هرگاه اغنيا به وظايف خود در برابر نيازمندان عمل نكنند آن‌ها سدّ را شكسته و آلودۀ انواع گناهان، امثال سرقت و غارت، در امانت، حتى قيام‌هاى عمومى بر ضد ثروتمندان و رفتن به‌سراغ نظام‌هاى اشتراكى و كمونيستى مى‌شوند. در حديثى از عليه السلام مى‌خوانيم: «إِنَّ‌ مِنْ‌ بَقَاءِ‌ الْمُسْلِمِينَ‌ وَ بَقَاءِ‌ الْإِسْلَامِ‌ أَنْ‌ تَصِيرَ الْأَمْوَالُ‌ عِنْدَ مَنْ‌ يعْرِفُ‌ فِيهَا الْحَقَّ‌ وَ يصْنَعُ‌ فِيهَا الْمَعْرُوفَ‌ فَإِنَّ‌ مِنْ‌ فَنَاءِ‌ الْإِسْلَامِ‌ وَ فَنَاءِ‌ الْمُسْلِمِينَ‌ أَنْ‌ تَصِيرَ الْأَمْوَالُ‌ فِى أَيدِى مَنْ‌ لَا يعْرِفُ‌ فِيهَا الْحَقَّ‌ وَ لَا يصْنَعُ‌ فِيهَا الْمَعْرُوفَ‌؛ از عوامل بقاء اسلام و مسلمين اين است كه اموال و ثروت‌ها به دست كسانى بيفتد كه حق را در آن بشناسند و به ديگران كمك كنند، و از عوامل فناء اسلام و مسلمين اين است كه اموال به دست كسانى بيفتد كه حق را در آن نشناسند و كمك به ديگران نكنند» [ ادامه دارد ...]