مباحث
#لغات | #قرآن_کریم ❥༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀༅⊹━┅┄ 60 اُفُقْ: ناحیه، طرف. (قاموس، نهایه، مفردات). «وَ لَقَدْ رَآهُ
| ❥༻⃘⃕࿇﷽༻⃘⃕❀༅⊹━┅┄ 68 اَلِف: یا ساکن است که به آن لَیِّنه گویند و یا متحرّک است که به آن همزه گویند. 📖 راغب در مفردات گوید: به طور کلّی الف هایی که (اعمّ از الف و همزه) برای اثبات معنایی می آیند سه نوعند. - نوعی به اول کلام داخل می شوند - و نوعی به وسط - و نوعی به آخر آن. _ نوع اول برای استخبار است؛ نظیر «اَ تَجْعَلُ فیها مَنْ یُفْسِدُ فیها» (30/بقره)، یعنی: (پروردگارا!) آیا کسی را در زمین قرار می دهی که فساد کند. _ و برای مغلوب کردن مخاطب و غیر آن، مثل «اَ هُمْ خَیْرٌ اَمْ قَوْمُ تُبَّع» (37 / دخان)، یعنی: آیا آنها بهترند یا قوم تبع _ و برای تسویه مثل «سَواءٌ عَلَیْنا اَجَزِعْنا اَمْ صَبَرْنا» (21/ابراهیم)، یعنی: (کار از این ها گذشته است) چه بی تابی کنیم و چه شکیبایی، تفاوتی برای ما ندارد _ و برای نفی و این همزه چون بر نفی داخل شود افاده اثبات می کند و بالعکس. مانند «اَ لَیْسَ اللّه بِاَحْکَمِ الْحاکِمینَ» (8/تین)، یعنی: آیا خداوند بهترین حکم کنندگان نیست؟ نوعی که در وسط می آیند عبارتند از: الف تثنیه و الف بعضی از جمع ها مثل مُسْلِمان، مُسْلِمات و مَساکین. نوعی که در آخر واقع می شوند عبارتند از _ الف تأنیث مثل حُبلی و بَیْضاء _ و الف ضمیر در تثنیه. مثل «اِذْهَبا اِلی فِرْعَوْنَ» _ و الف هایی که به آخر آیات داخل می شوند همچنان که در آخر ابیات می آیند. مثل «فَاَضَلُّونَا السَّبیلا» (67/احزاب)، یعنی: و ما را گمراه ساختند. لیکن این الف ها معنائی ندارند و فقط برای اصلاح لفظ وارد می شوند (مفردات به اختصار). 69 اَلْف: هزار. از اسماء عدد است جمع آن در قرآن کریم اُلوُف و آلاف به کار رفته است. «وَ اِنَّ یَوْما عِنْدَ رَبِّکَ کَاَلْفِ سَنَةٍ» (47 / حجّ)، یعنی: یک روز نزد پروردگار مانند هزار سال است. «خَرَجُوا مِنْ دِیارِهِمْ وَ هُمْ اُلُوفٌ» (243/بقره)، یعنی: از خانه های خود فرار کردند و آنها هزاران نفر بودند. «یُمِدَّکُمْ رَبُّکُمْ بِثَلاثَةِ آلافٍ مِنَ الْمَلائِکَةِ» (124/آل عمران)، یعنی: پروردگارتان، شما را به سه هزار نفر از فرشتگان یاری کند. 🔄 این کلمه با مشتقات آن 14 بار در قرآن آمده است. ┅───────────────┅ 70 اِلّ: پیمان، قسم، قرابت، همسایه (قاموس). در قرآن مبین فقط به معنی قرابت به کار رفته. «لا یَرْقُبُونَ فی مُؤْمِنٍ اِلاًّ وَ لا ذِمَّةً» (10 / توبه)، یعنی: مشرکان درباره هیچ مؤمنی قرابت و پیمانی را رعایت نمی کنند. 🔄 (تکرار: 2). ┅───────────────┅ 71 اِلاّ: حرف استثناء است. «لا اِلهَ الاّ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحیمْ» (163 / بقره)، غیر از او معبودی نیست، (زیرا) او است بخشنده و مهربان. 🔄 (تکرار: 657). ┅───────────────┅ 72 اَلّتی: مؤنّث الّذی است، به معنی آن که و آنچه. از جمع آن در قرآن فقط اَلّلائی و اَلّلاتی به کار رفته، مثل «اِنْ اُمَّهاتُهُمْ اِلاَّ الّلائی وَلَدْنَهُمْ» (2/مجادله)، یعنی: نیست مادران آنها مگر زنانی که آنان را زائیده اند. و «وَ الّلاتی تَخافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ» (34/نساء)، یعنی: زنانی را که از ناامنیشان می ترسید نصیحتشان کنید. 🔄 (تکرار: 68). ┅───────────────┅ 73 اَلَّذی: آن که، آنچه. «سُبْحانَ الَّذی اَسْری بِعَبْدِه لَیْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ اِلَی الْمَسْجِدِ الاَْقْصَا» (1 / اسراء)، یعنی: پاک و منزه است خدایی که بنده اش را دریک شب از مسجدالحرام به مسجد اقصی برد. اسم موصول مذکّر، جمع آن در قرآن فقط الَّذینَ آمده است. 🔄 کلمه الَّذینَ (تکرار: 1080) و کلمه اَلَّذی (تکرار: 304). ┅───────────────┅ 74 اَلَم: درد، راغب قید شدّت را نیز اضافه کرده است. «اَلیم» دردناک «لِلْکافِرینَ عَذابٌ اَلیمٌ» (104 / بقره)، یعنی: برای کافران عذاب دردناکی است. کلمه الیم 🔄 (تکرار: 72) (المعجم المفهرس). ┅───────────────┅ 75 اِله: معبود. این کلمه در قرآن دو محلّ استعمال دارد؛ - یکی درباره ذات باری تعالی مثل «وَ اِلهُکُمْ اِلهٌ واحِدٌ لا اِلهَ اِلاّ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحیمُ» (163 / بقره)، یعنی: خدای شما خداوند یگانه ای است که غیر از او معبودی نیست، (زیرا) او است بخشنده و مهربان (و دارای رحمت عامّ و خاصّ). - دیگری درباره معبودهای دروغین. نظیر «اَلَّذینَ یَجْعَلُونَ مَعَ اللّه اِلها آخَرَ فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ» (96/حجر)، یعنی: آنها که با خدا معبود دیگری قرار دادند اما به زودی می فهمند. 🔄 (تکرار: 113). ━━━━━━••••••••••••••••‌• ╭────๛- - - - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth ╰───────────