📖 ‮در ششمين دستور كه در واقع تأكيدى است بر آنچه در دستور چهارم بيان شد مى‌فرمايد: «و در مورد آنان همچون درنده‌اى مباش كه خوردنشان را غنيمت شمارى، زيرا آنها دو گروهند يا برادر دينى تواند و يا انسان‌هايى كه در آفرينش شبيه تو هستند (در هر حال بايد حقوق آنها را محترم بشمارى)»؛ (وَ لَا تَكُونَنَّ‌ عَلَيْهِمْ‌ سَبُعاً ضَارِياً تَغْتَنِمُ‌ أَكْلَهُمْ‌، فَإِنَّهُمْ‌ صِنْفَانِ‌: إِمَّا أَخٌ‌ لَكَ‌ فِي الدِّينِ‌، وَ إِمَّا نَظِيرٌ لَكَ‌ فِي الْخَلْقِ‌). بى‌شك پايۀ حكومت صحيح، مقتدر و عادلانه، بر قلوب و دل‌هاى مردم است نه بر شمشيرها و نيزه‌ها. آنها كه بر دل‌ها حكومت دارند كشورشان امن و امان است و آنها كه بر شمشير تكيه مى‌كنند دائماً در خطرند. امام عليه السلام براى اينكه مالك را به حكومت بر دل‌ها تشويق كند دستور رحمت و محبّت و لطف را دربارۀ رعايا صادر مى‌كند. سپس به بيان نقطۀ مقابل آن مى‌پردازد و آن اينكه حاكم همچون حيوان درّنده‌اى باشد كه خوردن حق رعايا را غنيمت بشمارد آن‌گاه بهترين دليل را براى دستور خود بر مى‌گزيند و آن اينكه رعايا در حكومت اسلامى از دو حالت خارج نيستند: اكثريت مسلمانند و مى‌دانيم ، هر مسلمانى را برادر مسلمان مى‌داند و يا اقليتى هستند كه با مسلمين زندگى مسالمت‌آميز دارند و آنها انسانند و انسان نسبت به انسان بايد نهايت محبّت را داشته باشد. اين گفتار در واقع خط بطلانى است بر تبليغات مسموم دشمنان اسلام كه مى‌گويند: مسلمانان حق حيات براى غير خود قائل نيستند و معتقدند همه را بايد از دم شمشير گذراند و يا اينكه اسلام اصرار دارد ديگران را به اجبار وارد اين دين كند. آرى اين گفتار نشان مى‌دهد تمام انسان‌ها و پيروان همۀ مذاهب مى‌توانند با مسلمانان زندگى مسالمت آميز داشته باشند و در داخل كشورهاى اسلامى در سايۀ قوانين اسلام، جان و مال و ناموس و آبرويشان محفوظ باشد. بر خلاف آنچه در دنياى امروز ديده مى‌شود كه حتى اختلاف رنگِ‌ پوست در داخل كشور ظاهرا پيشرفته‌اى مانند آمريكا مايۀ تبعيض‌هاى وحشتناكى است و بر خلاف نمايش‌هاى سياسى در اين زمينه سفيدپوستان آنجا غالباً از سياه‌پوستان متنفرند، مراكز اجتماعى آنها از هم جداست و در بسيارى از مسائل اجتماعى حاضر به همكارى با يكديگر نيستند. علیه السلام ╭────๛- - - - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth ╰───────────