💌 #شهیدانه
🍃رختها رو جمع کردم توی حیاط تا وقتی برگشتم بشویم. وقتی برگشتم،دیدم علی از جبهه برگشته و گوشه حیات نشسته و رختها هم روی طناب پهن شده!
رفتم کنارش وگفتم: الهی بمیرم!
مادر تو با یه دست چطوری این همه لباس رو شستی؟!
گفت: مادر جون، اگه دو تا دست هم نداشتم، باز وجدانم قبول نمیکرد من خونه باشم و تو زحمت بکشی ..!
❤️#شهید_علی_ماهانی
🌹#معبر🌹
╭┅─────────┅╮
@mabar14
╰┅─────────┅╯
┈••✾•🍃🥀🍃•✾••┈