تو بیا تا گره از کار دلم وا گردد سبب وصل به دلدار مهیا گردد دمد از خاک، گل و سبزه به یُمن قدمت آسمان آبی و خوشرنگ چو دریا گردد چشمها منزل خورشید جمال تو شود عالمی خیره به تو ،غرق تماشا گردد یوسف خویش به نسیان بسپارد یعقوب غرق در حُسن رخ یوسف زهرا گردد