🔸من هرگز زیر پرچم کفر نمی روم... 👈 شیخ فضل الله نوری در این موقعیت خطر و حساس(پس از مخالفت با مشروطیت غیر مشروعه) درب خانه خود را مانند ایام دیگر باز گذاشت و به گفتن خود ادامه داد و نماز جماعت را مثل همیشه بر پا نمود ولی خطر لحظه به لحظه نزدیکتر می شد. در این اثنا پیشنهادهای به محضر شیخ از طرف به اصطلاح خیرخواهان و علاقه مندان مطرح می‌شد، به این شرح: ⬅️ ...من چنین مصلحت می بینم که شما مخفیانه از تهران خارج شوید و به عتبات عالیات بروید که در این صورت کسی جرئت نخواهد کرد که شما را از نجف اشرف به ایران برگرداند. شیخ در جواب گفت: این فرار است و فرار ننگ است و من هرگز این کار را نمی کنم... ⬅️ ...پیشنهاد پرچم دولت روس و یا هلند شد که بر فراز بام خانه شیخ نصب شود. فرمود که: من محاسنم را در اسلام سفید کرده ام و هرگز زیر پرچم نمی روم... من راضی هستم که صد مرتبه کشته شوم و زنده شوم و مسلمین و ایرانیان مرا مثله(قطعه قطعه) کنند ولی به کفار پناهنده نمی شوم. 📚کتاب اسلام مجسم، ج1، ص178 و 179، آیت الله نوری همدانی 🆔@mabna_center