📌 🔹 يک بار يکی از بچه های هيأت آمد و به سيد گفت: تُو مراسم ها و روضه اهل بيت عليهما السلام، اصلاً گريه ام نمی گيرد! ◇ سيد گفت: اينجا هم که من خواندم، گريه ات نگرفت؟! گفت: نه! سيد گفت: مشکل از من است! من چشمم آلوده است، من دهنم آلوده است، که تو گريه ات نمی گيرد! ◇ اين شخص با تعجب می گفت: عجب حرفی! من به هر کس گفتم، گفت: تو مشکلی داری، برو مشکلت را حل کن، گريه ات می گيرد! اما اين سيد می گويد مشکل از من است! ◇ بعدها می ديدم که او جزو اولين گريه کنندگان مصائب ائمه اطهار عليهما السلام بود. ◇ سيد، وقتی مداحی می کرد، يک سنگينی و وقار خاصی داشت و در ازای مداحی، پول هم نمی گرفت؛ ◇ می گفت: اگر در ازای مداحی کردنم پول بگيرم، چطوری فردای قيامت می توانم بگويم برای شما خواندم؟! ◇ می گويند: خواندی، پاداشش را گرفتی! من اصلا ائمه را با پول مقايسه نمی کنم ! ◇ يکی از بچه‌ها تعريف می کرد، می گفت: مشهد که بوديم، سيد داخل حرم شروع به مداحی کرد، ◇ بعد پيرمرد گفت: از نظر شرعی تکليف می کنم! بايد بگيريد! سيد پول را گرفت بعد آورد و انداخت توی ضريح امام رضا عليه السلام... ◇ همه‌ی کارهای سيد صلواتی بود. 🔹️ مدداز شهدا https://eitaa.com/joinchat/16449734C323bd61cd4