. اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل پیوسته - مناجات - شهید و روضه یِ حضرت زینب سلام الله علیها تو را به آهِ دلِ مادرِ شهید ببخش مرا به هِق هقِ بالاسرِ شهید ببخش ببین که ذکرِ لبم یاکریم العفو است حساب کن تو مرا نوکرِ شهید ببخش تمامِ سال اگر خون به قلبتان کردم پناهِ بنده شده سنگرِ شهید ببخش شنیده ام سگِ اصحابِ کهف آدم شد بریدم از همه جز باورِ شهید ببخش برایِ توبه اگر دستهایِ من خالی ست توسّلم که شده خواهرِ شهید ببخش به حقِّ معجرِ پاره به حقِّ انگشتر از این غلامِ حسینت خدایِ من بگذر دخیلِ عمّه یِ سادات می شوم امشب نفس بده که کنم نذرِ ذکرِ یازینب مدافعِ حرمم سینه چاکِ عشقِ علی طناب و دستِ عقیله... خدا چرا زینب؟! اگرچه کوفه نمک گیرِ مرتضی بوده چه ها نکرده پس از عصرِ روضه با زینب سری به نیزه بلند است و کوفه می خندد میانِ قهقهه یِ نیزه دارها... زینب... به فکرِ غیرتِ مهتابِ نیزه افتاده گرفت معجری از خون به چهره تا زینب... دوباره خطبه یِ غَرّاءِ شیر جاری شد زبان گرفت علی فتنه ها فراری شد قسم به آهِ علی و به اشکهایِ شما تمام هستیِ خود می کنم فدایِ شما به رویِ زانویِ ساقی که پا نهادی گفت:... بده اجازه نَهَم دیده زیرِ پایِ شما تمامِ زندگی ات درسِ بندگی بوده فدایِ صبر و شکیبایی و حیایِ شما دعا و ذکر و مناجاتِ امشبم نذرِ... مدافعانِ حریمِ پر از صفایِ شما اگرچه قامتِ تو مثلِ مادرت خم شد تمامِ عرشِ خدا زیرِ گامهایِ شما بخوان دعایِ فرج را دعایِ تو گیراست بگو که رزقِ شبِ قدر حکمِ کرب و بلاست .