در نتیجه، فرزند معاویه را نسبت به سرنوشت خود و حکومتش دچار وحشت نمود.»88 عزاداری در شام خطبه منطقی و آتشین حضرت زینب(علیها السلام) در مجلس یزید، حاضران را سخت تحت تأثیر قرار داد، به گونهای که یزید از روی ناچاری نسبت به حضرت زینب(علیها السلام) و زینالعابدین(علیه السلام) و بازمانگان اهلبیت(علیهم السلام)اندکی نرمش و انعطاف نشان داد. بدین دلیل، از هرگونه واکنش سخت پرهیز نمود.89 یزید از اطرافیان خود نظر خواست که با اهلبیت(علیهم السلام) چه کند؟ هرچند بعضی از آنان از روی چاپلوسی گفتند: اینها را نیز به سرنوشت رفتگانشان مبتلا گردان، ولی نعمان بن بشیر، که در آن مجلس حضور داشت، به او گفت: ای یزید! بنگر که اگر رسول خدا(صلی الله علیه وآله) بود، با آنان چگونه رفتار میکرد. تو نیز همان رفتار را با آنان انجام بده.90 در هر صورت، مرحله دوم نهضت حسینی توسط زینب کبری(علیها السلام) رهبری و هدایت شد. آن مخدّره آنچه را لازم و گفتنی بود در خطبه کوفه و شام خود بیان داشت و با خطبه امام سجّاد(علیه السلام)، رسالت آنان کامل شد و فرزند معاویه چنان در تنگنا قرار گرفت که در ظاهر، پشیمان شد و جنایت و قتل امام حسین(علیه السلام)را به گردن ابنزیاد انداخت و او را در مجلس خود لعنت کرد91 و گفت: من به قتل حسین(علیه السلام) فرمان نداده بودم، ابن زیاد این کار را انجام داد.92 یزید به خاطر حفظ موقعیت خود، با اسرا نرمش نشان داد و اجازه داد آنان چند روزی در شام عزاداری کنند. زنان آل ابوسفیان (در خرابه) به پیشواز اهلبیت(علیهم السلام)رفتند و دست و پای دختران رسول خدا(صلی الله علیه وآله)را میبوسیدند; گریه و زاری میکردند و سه روز عزارداری بپا داشتند. هند، همسر یزید، گریبان چاک زد و ناله و سوگواری نمود.93 سرانجام، اسیران آل محمّد(علیهم السلام) در پرتو مجاهدت حضرت زینب(علیها السلام) و امام سجّاد(علیه السلام) و امّکلثوم(علیها السلام) و رسوا شدن خاندان اموی با تکریم و احترام، به مدینه بازگشتند. آری، حضرت زینب(علیها السلام) و کاروان وی در مدت کوتاهی توانستند آنچنان افکار مردم را تکان دهند که یزید مجبور شد هنگام خارج شدن ایشان از شام نوعی رفتار کند که مخالف رفتار او هنگام ورود اسیران بود. جمع بندی و نتیجه گیری حضرت زینب(علیها السلام) افزون بر ویژگیها و فضیلتهای شخصیتی، که از خاندان وحی ارث برده بود، در به ثمر رساندن نهضت عاشورا، نقش فوقالعاده داشت. او پس از عاشورا، در کنار سرپرستی اسیران و حفظ جان امام سجّاد(علیه السلام) از خطرها، توانست انقلاب حسینی را با تحمّل زحمتهای فراوان به پیروزی نهایی برساند و در انجام رسالت خویش، با صلابت و استواری ایستاد و نقش سنگین و رسالت خویش را به خوبی به پایان رساند تا آیین پیامبر(صلی الله علیه وآله) و انقلاب کربلا دستخوش تحریف نگردد. هنگام ورود اسیران به کوفه، نخست مردم با شادمانی به استقبال اسیران آمدند، ولی حضرت زینب(علیها السلام) با سخنان آتشین خود، اوضاع را دگرگون ساخت و کوفیان غرق ماتم شدند. او با کلمات ملکوتی، هم کوفیان را متوجه جنایتشان نمود و هم ماهیت قیام را روشن ساخت. انتقام از قاتلان امام حسین(علیه السلام)، با قیام مختار، رهاورد بیدارگری حضرت زینب(علیها السلام) بود که خشم مردم را بر ضد حکومت برانگیخت. همچنین حضرت زینب(علیها السلام) با نهیب خویش در کاخ عبیداللّه، وی را تحقیر کرد و ماهیت انقلاب را نیز از دستبرد آن ناپاک حفظ نمود. هنگام ورود کاروان حسینی به شام، شهر غرق در شادی بود. یزید مجلسی از سران کشوری و لشکری ترتیب داد. او با دیدن آل پیامبر از سر غرور بر لب و دندان امام حسین(علیه السلام) جسارت نمود; ولی حضرت زینب(علیها السلام)چنان خطبهای منطقی و جانکاه ایراد کرد که یزید با سرافکندگی و از روی ناچاری، قتل سیدالشهدا(علیه السلام) را بر گردن ابنزیاد انداخت. سخنان حضرت زینب(علیها السلام) در مجلس یزید و سپس خطبه امام سجّاد(علیه السلام)، اوضاع دمشق را دگرگون کرد و بغض شامیان را به دوستی خاندان پیامبر و نفرت از یزید مبدّل ساخت; فرجامی که هرگز انتظار آن نمیرفت. آری، حضرت زینب(علیها السلام) اینگونه نقش خویش را در پیامرسانی نهضت حسینی ایفا نمود و در پایان، سرافراز و پیروزمندانه، اما عزادار در سوگ عزیزان، به مدینه بازگشت. -------------------------- پى نوشت ها . 77ـ سید عبدالکریم هاشمینژاد، پیشین، ص 326. 78ـ محمّد محمّدی اشتهاردی، پیشین، ص 327ـ328. 79ـ سید عبدالکریم هاشمینژاد، پیشین، ص 330. 80ـ محمّد محمّدی اشتهاردی، پیشین، ص 248. 81ـ حسن الهی، پیشین، ص 208. 82ـ ابومخنف، پیشین، ص 267 / سیدبن طاووس، پیشین، ص 214ـ215. 83ـ «خندوف» جدّه پدری یزید بود که بین یزید و او سیزده واسطه وجود داشت. 84ـ روم: 10. 85ـ محمّدباقر مجلسی، پیشین، ج 45، ص 133ـ135 / سیدبن طاووس، اللهوف، ص 215ـ218. 86ـ آلعمران: 178. 87ـ آلعمران: 169. 88ـ سید عبدالکریم هاشمینژاد،