. همه داروندار من حسین است گلم باغ بهار من حسین است به چشمم ظلمت محض است عالم ضیاء چشم تار من حسین است مریضم بینوایم بی کس و کار طبیب و هم نگار من حسین است به وقت مرگ چشمم اشک بار است که چشم من عزادار حسین است دمِ غسل و کفن کردن به جسمم یقین دارم کنار من حسین است به هنگام سرازیری قبرم امید قلب زار من حسین است در این دنیا نوایم یا حسین و به محشر هم شعار من حسین است به روی سنگ قبرمن نویسید دل آرام و قرار من حسین است ✍ .