. ۸۶۲ از زهر کین بال و پرم ای جوادم سوخت از غصه قلب مادرم ای جوادم سوخت واویلا مانند زهرا مادرم بر زمین خوردم تا حجره را گه با سرم بر زمین خوردم واویلا عبای من خاکی شده بین کوچه ها دیگر رمق نمانده است بین دست و پا واویلا می‌سوزم از زهر و دگر گلعذارم نیست شکر خدا معصومه ام در کنارم نیست واویلا اگر که پاره جگرم ای جواد من ولی جدا نشد سرم ای جواد من واویلا گریم به پیکری که او بی کفن بوده جدم میان قتلگه پاره تن بوده واویلا **** ✍ .👇