#امام_حسن
#پیام_کیانی
چشاتو ببند و خیال کن که امشب
تو ایوون طلای بقیعی
تصور کن انگار که داری میشینی
توی صحن زیبا و وسیعی
قدم قدم تو خیالت داری میری حرم
حرم امام حسن قربونش برم
داری وارد میشی از باب الکرم
با چشم بارونی پایین پا میخونی
سلام آقای کرم سلام قربونت برم
سلام زندگی من امام حسن جان خودم
ولی تا به خودت میای
میبینی خاکیه دستات
تا ضریحشو میبوسی
میبینی خالیه دستات
آخر یه روز شیعه برات حرم میسازه
حرم برای تو شه کرم میسازه
****
چه شلوغه باب الحسین
ولی حسن امشب زائر نداره
چه گنبدی داره حسین
ولی حسن بقیع تاریک و تاره
چه ضریحی داره حسین
ولی حسن سنگ قبرم نداره
بقیع قدم بذاریم ایشالله
پا تو حرم بذاریم ایشالله
رو قبر امِ عباس
بریم علم بذاریم
.
بمیرم که امشب آقام حضرت صادق حتی یه زائر نداره
فقط مهدیِ فاطمه این شبا تو بقیع از چشاش غم میباره
با گریه هاش
میخونه یا جدا بمیرم براش
کشیدن سجاده از زیر پاهاش
زدنش زمین جلو چشم بچه هاش
دوباره دری سوخت
دوباره پیکری سوخت
تا که افتادی زمین
آقام با دل غمین
گفتی آه مادرم
با اشک گفتی نزنین
ولی آیا کتک خورده همسر بی گناه تو
بمیرم آقاجون واسه مادر پا به ماه تو
غریب آقام ای غریب آقام
♫
ولی دنیا اینجور نمیمونه آخر میاد تنها منجیه دنیا
مگه شیعه بی صاحبه میرسه مهدیه حضرت زهرا
تویی فقط
اون که درد شیعه رو میکنه کم
اونی که همیشه کرده کمکم
آقا جون فقط تو کردی درکم
بیا ای نگارا
بیا و جان زهرا
بیا درمون همه
بیا عشق فاطمه
به اشک زینب و به
سر شاه علقمه
بیا و قبر خاکیو نشونم بده این شبا
قبر اون مادریو که تو کوچه زدنش آقا
الامان الامان آقا
#امام_صادق