. (س) بند1️⃣ زینب یه تنه کفیل طفلانه ولی خطبه خونده مردانه ذلیلش شد ابن مرجانه زینب یه تنه لشگر مِیدونه تا نگاه‌شو میگردونه کاخ کوفه رو میلرزونه به ظاهر انگار _ اسیره زینب یزید شد آخر _ حقیر زینب شبیه کوهه _ نشد مستأصل به زینب گرمه _ دل شش تا یَل اونهایی که توی / اسیری دیدنش با وقار علی / همه سنجیدنش حتی زنگ مرکب /بی‌صدا شده و خطبه خوندن‌شه / فنّ جنگیدنش (شریکة‌الحسین _ یا زینب) بند2️⃣ زینب حضرت صابره و حلما اوج غم توو شام عاشورا نافله‌ت ترک نشد حتی زینب صاحب جاه و مقامی تو ناطق و جان کلامی تو عمّه جان نُه امامی تو فضیلت هاتو _ تُوو هر دم گفتیم ما هرچی ازتو _ بگیم کم گفتیم تا روی ناقه _ تو منبر رفتی همه فهمیدن _ به حیدر رفتی زیر پاهات کاخِ / کافر افتاده و حرم تو به جاش / حالا آباده و با تو معنا میشه / روح حجب و حیا همسایه‌ت ندیده / سایه‌تو بخدا (شریکةالحسین _ یا زینب) بند3️⃣ زینب اسوه ی حیا و اخلاصه تیغ خطبه اش مث الماسه همه زندگیه عباسه زینب زیـــنت حیدر کراره حضرت قافله سالاره بعد عاشورا علمداره ندیده دنیا _ مثال زینب تماماً زهرا _ خصال زینب به وقت فتح _ منابر زینب به باطن حیدر _ به ظاهر زینب خطبه هاش تکرارِ / ذوالفقار علی غیرت حسن و / اقتدار علی فتح خیبر بوده / فتح کوفه و شام بنت الحیدره و / افتخارعلی (شریکةالحسین _ یا زینب) 🖍️ ✍ 🖍️ ✍ .👇