. نه که روضه هات،خود سامرات، گریه داره غم تو نگات ، بارون چشات، گریه داره خشکی لبات ، لرزش صدات، گریه داره کاری کرده بابدنت زهر آقا که داره می لرزه دست و پات داره دونه دونه می ریزه بروی گونه بارون این اشکات بمیرم که کنار مهدی سینه خسته ت به خس خس افتاده داره می بینه پسرت که می لرزه ظرف آب بروی دستات توی غم و بی قراری خوبه یه پسر که داری دم آخری روی پاش داری سرتو می زاری مظلوم امام عسگری مسموم امام عسگری ...... نه که نوکرت،دل مادرت، روضه خونه بالای سرت،گل مضطرت، روضه خونه دم آخرت،چشای ترت، روضه خونه درگلستان سامرا یاد غنچه های خرابه می افتاد طعم زندان دلیل این شد که یاد زندان کوفه می افتاد بالب خشک و داغ عطشانش یادسو سوی اختران می کرد ظرف آب و صدای دندانش یاد اون چوب خیزران می کرد چشای ترش می سوزه داره جیگرش می سوزه تاکه نفسش می گیره دل پسرش می سوزه مظلوم امام عسگری مسموم امام عسگری ...... دم آخره که می خواد بره غم نداره نه تو فکر خلخال دختره  غم نداره نه توفکر معجر خواهره غم نداره بمیرم واسه اون امامی که نیزه ای  روی حنجرش می خورد دست سنگین زجرو خولی به صورت ناز دخترش می خورد توی اون مجلسی که باچوب خیزران می زدن رو دندونش ظاهرا چوب رولبش اما به قلب مجروح خواهرش می خورد الهی که خواهر اینجور برادرش و نبینه نبینه یکی باچکمه روی سینه می شینه ✍ .👇