. 🏷|خسته بین این وادیِ زینب ــــــــــــــــــــــــــــــــ خسته بین این وادیِ زینب به سرت حتی راضیِ زینب پیکرت زیرِ نیزه میگرده حجکم مقبول حاجیه زینب وقت احرامه ولی واست نه عبا مونده نه عمامه تشنه سر بریدن این کجای اسلامه یکی دنیال سرت برای انعامه هر کی میزنه میگه به قصد قربت قبول باشه تیر و سنگ و نیزه اومدن زیارت قبول باشه بین مقتل شدی مشغول عبادت قبول باشه ۰ ای وای ای وای حسین ۰ تیره و تاریک آسمونت شد مادرت اونجا روضه خونت شد بی کس و تنها موندی تو صحرا چادر زینب سایه بونت شد روضه دشواره یکی داره نعل های تازه میاره زن و بچت توی صحرا شدن آواره حرف از اسارت و کوچه و بازاره خیمه و معجرا تو آتیش و دوده چشت روشن‌چشت روشن‌چشت روشن خواهرت اسیره یه عده حسوده چشت روشن‌چشت روشن‌چشت روشن زیر گونه های دخترت کبوده چشت روشن‌چشت روشن‌چشت روشن ۰ ای وای ای وای حسین ۰ ــــــــــــــــــــــــــــــــ 👇