🕊"روزی چهار شمع🕯 در خانه ای تاریک روشن بودند" 🕯اولین آنها که بود گفت: در این دور و زمانه مردم دیگر چندان ایمان ندارند و با گفتن این جمله خاموش شد. 🕯شمع دومی که بود،گفت: در این زمانه مردم دیگر به هم کمک نمی کنند و بخشش از یاد مردم رفته است.و او هم خاموش شد. 🕯شمع سوم که بود،گفت: مردم،دیگر به زندگی هم ایمان ندارند و با گفتن آن خاموش شد. 🕯در همین هنگام پسرکی وارد اتاق شد و شمع چهارم را برداشت و سه شمع دیگر را روشن کرد. ✨👌سه شمع دیگر از چهارمین شمع پرسیدند تو چه هستی؟ 🕯گفت:من . وقتی انسانها همه درها را به روی خود بسته می بینند من تمام چراغهای راهشان را روشن می کنم تا به راه زندگی خود ادامه دهند... 🌺دوست خوب من: نگاه خداست،آرزو دارم،خداوند هرگز از تو چشم بر ندارد،و شعله شمع امیدت همواره روشن بماند... آمیــــن🙏🕯🌺 🆔https://eitaa.com/hkdvlh 🎀کانال تبسم زیبا 🌱🌺