۶ یک ساعتی از ظهر گذشته. مادر در آشپزخانه مشغول کاره. زنگ خونه به صدا در میاد. مادر میدونه که الان وقتِ اومدن دخترشه.🚺 بی اعتنا به زنگ، چند بار دیگر هم غذا رو هم میزنه. 🥣 دختر حوصله اش سر میره.دو سه بار پشت سرِ هم زنگ میزنه. مادر غذا رو رها میکنه و به سمت آیفون میره. گوشی رو بر میداره.تا مطمئن میشه که دختره، صداشو بالا می بره و می گه:چه خبره؟؟مگه سر آوردی؟؟😤 بعد هم دکمه رو فشار میده و درو باز میکنه و به سراغ غذا میره کسی از کنار دختر رد میشه که صدای مادر رو پشت آیفون میشنوه. چشم دختر به او می افته ومیبینه که عابر، پوزخندی میزنه و رد میشه☹️ "مامان باید شاد باشه" https://eitaa.com/madaranee96