یک سری تجهیزات مثل چوب ساب و سمباده هم گرفتم. چسب چوب و میخ و چکش هم که تو خونه هست. فعلا دو هفته ای هست که چوب ساب و سمباده را بهش دادم تا بعدا انشاالله مرحله به مرحله کار را پیشرفته تر کنیم. میشینه قطعات را ساب میزنه تا گوشه های تیز چوب را پخ بزنه و بعد سمباده بکشه. و هر ضلعی را که پخ میرنه با غرور و افتخار میاد به من نشون میده. حالا دیگه دستش پوسته پوسته شده و فهمیده که باید دنبال دستکش مناسب برای کارش باشه. داداشش هم میشینه سمباده میزنه. این کار به معنی این نیست که مثلا من می‌خوام فرزندم نجار بشه یا نجاری یاد بگیره، با همچین کارهایی فرزند من اولا مشغول میشه به کارهایی که از نظر خودش دیگه فقط بازی نیست ( چون از یک سنی بالاتر بچه ها دیگه صرف بازی را دوست ندارند، البته ما هنوز به اون مرحله نرسیدیم ) دوماً کار یَدی بدنش را قوی می‌کنه سوما تفکر تولید را در ذهن فرزند من رشد میده، ( مثلا فرزند من میبینم که به راحتی می‌تونه مثلا جنگا یا اسباب بازیهای درست کنه) البته که وقتی بساط این کار را پهن می‌کنه اون هم تو خونه آپارتمانی صبح تا شب این وسایل پهنه و سالن بهم ریخته هست ولی دو چیز من را آرام می‌کنه: اول اینکه تاوان نداشتن حیاط و زیرزمین و کارگاه و اتاق اضافی و... را فقط نباید بچه ها بدهند. دوم اینکه هر انتخابی محاسن و معایب خودش را داره، مثلا میشد انتخاب من کنسول بازی باشه، خونه در ظاهر مرتب میمونه ولی .... پس شرایط ایده آل وجود نداره، این ما هستیم که باید ببینیم چه چیزی برامون باارزش تر هست. ✅ کانال مادرانه های مشترک👈 @madaranehayemoshtarak