از میدان پارلمان تا قلب مقاومت مرداد هشتاد و پنج بود. روبروی پارلمان لندن جمع شده‌بودیم به فراخوان ائتلاف ضدجنگ. جمعیت حدود بیست هزار و همه‌مان سرشار از نفرت از حمله ضدانسانی اسراییل. چرخی زدم. بسیاری را میشناختم. دوستان و همرزمان جنبش ضدجنگ که از زمان اشغال عراق صدها هزار جوان را جذب کرده بود. رایان را در ابتدای خیابان وایت‌هال دیدم. پسر بیست و سه چهارساله‌ای که بارها با هم به در و دیوار شهر پوستر دعوت به تظاهرات چسبانده بودیم و چندباری هم با هم از پلیس کتک خورده بودیم. و پرچم زردرنگ مقاومت در دستش. جا خوردم. شعار علیه جنگ و علیه استعمار اسراییل یک چیز بود و دیدن پرچم‌های مقاومت دست دوستان انگلیسیم چیز دیگر. این یکی را نمی‌توانستم قبول کنم. شش سالی از مهاجرتم به انگلیس میگذشت، گرچه هر تابستان برای دیدن خانواده برمیگشتم. مثل امروز ضد امپریالیسم و عدالتخواه بودم. اما اسم مقاومت لبنان برایم یادآور کسانی بود که در ایران خودشان را حزب خدا مینامیدند و بارها در خیابانهای تهران بی علت یا به خاطر آستین کوتاه و موی بلند دستگیر و تحقیرم کرده و در نهایت به مهاجرت واداشته بودند. و حالا پرچم حزب هم‌نام شان وسط لندن دست دوستان انگلیسی چپگرای خودم بود. کمی با رایان بحث کردم و با چند نفر دیگر. بی نتیجه بحث را رها کردیم و روی نفرت مشترکمان از اسراییل تمرکز کردیم تا دعوایمان نشود. شب در آشپزخانه، هم‌خانه‌ام، مارکو، که پسری ایتالیایی بود و در سواس اقتصاد سیاسی خاورمیانه میخواند و عربی میدانست، برایم آهنگی گذاشت از زنی مسیحی. لابلایش کلمات آشنا را تشخیص میدادم. صدایش داشت نفوذ میکرد و مقاومت در برابرش ممکن نبود. و بار دوم گوش کردم. و بار سوم. دیرتر، متنش را در اینترنت جستجو کردم و ترجمه‌ انگلیسی غیردقیقی از متن را. فردا شبش موقع شام، که با هم میخوردیم، با هیجان از اینکه معنی ترانه را پیدا کردم گفتم و مارکو با لبخند مکارانه‌ فاتحانه‌ای گفت که ترانه نیست و متن کلمه‌ به کلمه‌ی ‌نامه‌ی سید مقاومت است به سربازانش. و گفت دیروز این را نگفته تا با کینه و غرض آهنگ را از پیش قضاوت نکنم. و چه خوب کرده بود. و چه مهری را سبب شده بود. و چه غیرمنتظره‌. و چه عجیب که یک زن مسیحی و یک پسر ایتالیایی باید وساطت کنند تا بین من و سیدی که خودی‌ترین است آشتی و وصلت برقرار شود. و تو که در ظواهر مانده‌ای چه میدانی این وصلت چیست. و چه مهری است. امروز سالگرد یکی از بزرگترین شکستهای اسراییل است. همان اسراییلی که امروز برای مقاومت خوابهای پیچیده‌تر دیده. و ما ایمان داریم که باز هم شکست خواهد خورد. سالگرد پیروزی حزب الله در جنگ سی و سه روزه بر همه مبارک. علی علیزاده @madare0120