«خداوند، ای عزیز! من سال‌ها است از کاروانی به‌جا مانده‌ام و پیوسته کسانی را به‌سوی آن روانه می‌کنم، اما خود جا مانده‌ام، اما تو خود می‌دانی هرگز نتوانستم آنها را از یاد ببرم. پیوسته یاد آنها، نام آنها، نه در ذهنم بلکه در قلبم و در چشمم، با اشک و آه یاد شدند. عزیز من! جسم من در حال علیل شدن است. چگونه ممکن است کسی که چهل سال بر درت ایستاده است را نپذیری؟! خالق من، محبوب من، عشق من! که پیوسته از تو خواستم سراسر وجودم را مملو از عشق به خودت کنی؛مرا در فراق خود بسوزان و بمیران.» قسمتی از وصیت‌نامه‌ شهید ‌سلیمانی🌱‌‌ @madare0120