#روایت_در_متن
کارهای منزل رو انجام دادم نگاهم به ساعت بود عقربهها تند و تند حرکت میکردند. به بچهها قول داده بودم که امروز به پارک میرویم. مدام میپرسیدن کی میرویم؟ ساعت چند شد؟ بالاخره آماده شدیم و حرکت کردیم. زمانی که رسیدیم ریسهی پرچم ایران و فلسطین در پارک خودنمایی میکرد. دوستان در حال پذیرایی چای و شکلات در بین مردم بودند و یک عده از بچهها مشغول کشیدن نقاشی و عدهای دیگر در کنار اسباببازیها. مامانها هم گوش به صحبتهای مهمان برنامه که قرار بود درباره حضور و تاثیر اجتماعی صحبت انجام شود و در پایان سوره نصر تلاوت. در همین اثنا صدای غرش ابرها بود که بچههای کنار اسباببازیها رو به سمت مادران کشاند. حالا آسمان هم برای برگزاری جشن آماده بود و قطرههای بارانش را میهمان جشن اقتدارمان کرده بود.
🖊درودیان
#جشن_اقتدار
#مادرانه_جنوبشرق
#پویش_اردیبهشت_۱۴۰۳
*
#مدارمادرانانقلابی "مادرانه"
[وبگاه](
www.madaremadari.ir) | [بله](
ble.ir/madaremadary) | [ایتا](
eitaa.ir/madaremadary)*