﷽سلام[[بخوانیدوارسال کنید]]♥التماس دعا♥:
بسم الله الرحمن الرحیم
(قطار انقلاب)
به مناسبت
#سالگرد_پیروزی_انقلاب_اسلامی
#اجتماعی_سیاسی ؛
#مقام_معظم_رهبری ؛
#امام_و_رهبری ؛
#مقاومت_اسلامی ؛
#بصیرت
#قاسم_نعمتی
▶️
🔸پردهیاول
بسم ربِّالنّورآغازِ کلام
می نویسم از پیامِ یک قیام
دشمن این ترویج را باورنداشت
خونِ مظلومان ،اثرخواهدگذاشت
حال،دشمن محورِ ناکامی است
شاهدِ بیداریِ اسلامی است
نهضت ما در جهان تکثیر شد
راهِ روح الله عالم گیر شد
روزگاری کشور ما خوار بود
تحتِ دستوراتِ استعمار بود
حاکمیبیغیرتوخودخواهداشت
نوکری با اسم ورسمِ شاه داشت
هرکه با بی بند وباری راه داشت
گوشه ی ایران تفرّج گاه داشت
شاه جز خوش خدمتی نیّت نداشت
جان ومالِ مردم امنیت نداشت
با شیاطین هرنفس مانوس بود
شرط بندی ها سرِ ناموس بود
گشته بود ایران عجب خوار و زبون
پایِ قانونِ کاپیتولاسیون
🔸پردهی دوم
تاکه بُغضِ سینه ها آزاد شد...
صبحِ روزِ نیمه ی خرداد شد
رهبری از شهرِ قم قد، راست کرد
مرگِ استکبار رادرخواست کرد
مردیازنسل رسول الله بود
بت شکن بود وخلیل الله بود
بعد از آن امواج دریا پا گرفت
شعله ها از سینه ها بالا گرفت
بهمنِ پنجاه وهفت اعجاز شد
مُشتِ طاغوتِ زمانه باز شد
تا تلاطم کرد این دریایِ خون
تاج وتختِ اهرِمن شد سرنگون
بعداز آندر مطلع پنجاهوهشت
رأیِ مردم با عمل تایید گشت
اینسخنبرصفحه یعالمنشست
رأیِ ما جمهوریِ اسلامی است
دشمنی ها بعد از آن ابراز شد
جنگِ تحمیلی به ما آغاز شد
خانه هامان قبله ی ایثار گشت
هرجوان آماده ی پیکار گشت
جوشش خون ها عجب تاثیر کرد
اسم هایِ کوچه ها تغییر کرد
گشت آن بی بند وباری ناپدید
کوچه ها شد حجله بندانِ شهید
برگی از تاریخ غرقِ نور شد
صحبت از بازی دراز وهور شد
حاجی ِ ما کِی عروجش مکه بود
حجِّ بیت الله خاکِ فکه بود
🔸پردهیسوم
هرکه سرِّ عاشقی درسینه داشت
پا به مجنون و شلمچه می گذاشت
نور می تابید وگمراهی نبود
از دو کوهه تا خدا راهی نبود
موسمِ فتح المبین ونصرها
بدر وخیبر ، یک به یک والفجرها
هرکدامش جلوه ای جانانه داشت
شعله اش خاکسترِ پروانه داشت
تا که پایِ قطعنامه باز شد
جامِ زهری که تمامش راز شد
چون حریفِ صبرِ ما عالم نشد
یک وجب از خاکِ ایران کم نشد
هر منافق نقشه اش بر باد رفت
نعره ی تکبیر تا مرصاد رفت
تاکه جنگ و شعله اش پایان گرفت
داغِ سختی دامن ایران گرفت
از میانِ ما امیرِ راه، رفت
این خبر پیچید «روح الله رفت»
از میانِ ما خمینی پر کشید
جامِ وصلِ یار ، یکجا سر کشید
با دلی آرام او مأوا گرفت
بین یارانِ شهیدش جا گرفت
شکرِ حق از بعدِ آن پیرِ خمین
شد امیرِ راه، فرزندِ حسین
🔸پردهی چهارم
پرچم ِ اسلام بر دوشِ ولیست
خون روح الله در سیدعلیست
فتنه ها را یک به یک خنثی کند
مشتِ عمر وعاص ها را واکند
ما چهل سال است عزت یافتیم
در جهان،بسیار قدرت یافتیم
مستقل از سلطه ی بیگانه ایم
تحتِ امرِ رهبری فرزانه ایم
ما چهل سال است خون ها داده ایم
در مسیرِ اقتدار افتاده ایم
خوابشان، فتحِ فرات و نیل شد
نامِ ما کابوسِ اسرائیل شد
ما چهل سال است در تصمیم ها
صبرها کردیم در تحریم ها
دردها دیدیم و درمان یافتیم
اقتدار از نورِ ایمان یافتیم
ما چهل سال است باعلم وعمل
کام مان شیرین شده مثل عسل
بینِ عالم قدرو جائی یافتیم
با تکامل،خود کفائی یافتیم
ماچهل سال است پابر جا شدیم
خوارِ چشمِ حاکم دنیا شدیم
کد خدا زانو زده درپیشِ ما
محضرِ آقایِ دور اندیشِ ما
🔸پردهیپنجم
شکر دارد اینهمه فتح وفتوح
لیک جایِ شکوه در برخی سطوح
هرکسی دنبالِ مسئولیت است
میزها خالی ز نورانیت است
خدمت مردم اصولِ راه نیست
آنکه دلسوزی کند بر خلق کیست؟
کو ؟ عدالت کو عدالت محوری
کو؟ توجه بر کلام رهبری
کو؟ تَرحّم بر یتیمان غریب
کو؟ تبّسم بر رخ هر غم نصیب
کو؟ تکّلم با دل درد آشنا
دستگیری از زمین افتاده ها
فقر در هر خانه ای مأوا کند
صاحبان خانه را رسوا کند
کیست؟ از همسایه اش گیرد خبر
کرده با سیلی رخش را سرخ تر
کیست؟ بنشیند ز سوز و سازها
پای درد غربت جانبازها
مومنین هیهات دینداری چه شد؟
از حقیقت ها طرف داری چه شد؟
رهبرِ ما خونِ دلها می خورد
خونِ دل از دستِ اینها می خورد
این بوَد نصّ کلامِ رهبری
وای مسئولین ز اشرافیگری
#ادامه این شعر در پست بعدی👇👇👇👇👇