🏴 اشعار __________ میهمان کن به نگه بار دگر بابا را جمع کن از دل صحرا جگر بابا را چند گامی به تنت مانده ز اسب افتادم پیش نعشت علی اکبر بنگر بابا را چه کنم تا که دوباره تو ز جا برخیزی ابر خون سخت گرفته قمر بابا را به خدا داغ جوان سخت تر از هر داغی است لب خود وا کن و مشکن کمر بابا را این چنین پیش رود ، پیش تنت می میرم عمه باید برساند خبر بابا را اربا اربا شده ای یا که غلط می بینم ؟ اشک و خون بسته ره چشم تر بابا را دیدن پهلویّ زخمیت زمین گیرم کرد پاشو اکبر به سوی خیمه ببر بابا را 🔸شاعر: *آدرس کانالهای مداحان👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*