enc_17105483814846562494288.mp3
5.41M
ای کاش ببینم همه ماه نهان را همراه شروع تو طلوع رمضان را با تلخی اشک غمت افطار نمودیم از مسجدمان تا که شنیدیم اذان را چندیست که چشمان زمین بی تو ندیدست از باد صبا آن نفس مشک فشان را تلخ اند زبان ها بگذار از تو بگویم تا نام تو تغییر دهد طعم دهان را قلب که ز خاک کف پای تو دور است صد سال نخواهیم برایش ضربان را هر گاه که با تو به مناجات نشستیم یک بار هم احساس نکردیم زمان را گیریم که از دیدن تو چشم بپوشیم آقای دل ما چه کنیم این دلمان را امسال رسیدیم که از سفره زینب بر دست گدایان بدهی لقمه نان را خون گریه روز و شبت از غصه زینب باعث شده در کام بگیریم زبان را برگرد که از کوفه نه از کرب و بلا نه از شام بپرسی سبب قد کمان را