تا تورا یار گرفتم همه خلق اغیارند تا گل روی تو دیدم همه گلها خارند این گل زیبای پر رنگ‌ولعاب آمده تا کل خودرا فانی آقا کند آمده تا در حریم حصرتش عطر افشانی کند عطر یاس عطر احمد عطر بابش مرتضی خدمت آقای خوبان نور افشانی کند خدمت آقای خوبان یک سلامی میدهد منتظر می ماند اما تا جوابی بشنود یک‌ زمان بیند خودش را غرق در عشق و وصال خدمت سلطان عشاق خدا خودنمایی می کند ناگهان ازعشق مولایش علی موسی الرضا می شود مدهوش در صحن رضا زايران از هر طرف دنبال این گل می کنند گل بیان می دارد ای دوستان نور مولا هست که ما را یاری می کند خدمت مولای خود کردم ادب السلام ای شاه خوبان فلک این فلک را ارض طوس نامیده اند هرگلش را آل یس زده‌اند خرمنی از گل‌های ناب احمدی دوست دارنش همه فاطمی