هدایت شده از منتظران ظهور
11 کوفه عملا دست مسلم افتاده بود و همه، منتظر امام بودند. از آنجایی که ابن زیاد هم از این قضیه با خبر بود؛ وقتی با گروه چند نفره اش به نزدیکی کوفه رسید، طبق دستور ابن زیاد همگی تغییر لباس دادند و به شکل هاشمیان در آمدند. وقتی وارد شهر شدند، مردم گمان بردند که امام آمده و استقبال خوبی هم کردند! تا اینکه عبیدالله به کنار کاخ حکومتی رسید و چهره خودش را آشکار کرد و همه متعجب شدند. بر تخت نشست و دستور داد که همه در مسجد جمع شوند و خطبه ای طوفانی در مذمت کوفیان خواند و اینکه باید مسلم را تحویل دهند وگرنه خودشان دستگیر و کشته می شوند. حتی به دروغ گفت سپاه شام نزدیک است و اگر اطاعت نکنید به شهر حمله می کنند و اینجا بود که تردید کوفیان شروع شد. این حربه سپاه شام برای بار چندم بود که شیعیان ترسو را از امامشان دور کرد. زمان امام حسن هم همین شد. مسلم هم نقل مکان کرد و به خانه هانی بن عروه رفت. ابن زیاد غلامی به نام معقل داشت. معقل توانست خودش را شیعه جا بزند و به بهانه کمک مالی به قیام امام، به خانه هانی وارد شود و مسلم را دید و خبر را به ابن زیاد رساند...