تکونی‌ها کم کم داره تموم میشه و خونه‌هامونو برق انداختیم و تمیز کردیم اما یکی از اون جاهايي که نسبت به تميز کردن اون غفلت ميشه، درون و وجود خودمونه! بياييم تا دير نشده دست به کار بشيم و خونه تکونی رو شروع کنيم خونه تکوني ذهن: خدايا من رو ببخش اگه آدما رو قضاوت کردم، به اونا گمان بد بردم و توی فکر و خيالم به چيزهايی فکر کردم که تو هرگز نمی پسنديدی خونه تکوني چشم: خدايا من رو ببخش به خاطر همه ی نگاه های ناپاکی که داشتم، به خاطر نگاه های تندی که به پدر و مادرم کردم و به خاطر نگاه تمسخر و تحقير آميزی که به بعضي از بنده هاي تو داشتم خونه تکونی گوش: خدايا من رو ببخش اگه با گوش هايم چيزهايي رو شنيدم که نبايد مي شنيدم و گوش به حرفهايی دادم که عيب های آدم ها رو برای من برملا مي کرد و اونها رو توی ذهن من رسوا می کرد خونه تکونی زبان: خدايا من رو ببخش اگه زبونم به دروغ و غيبت و تهمت و تحقير و توهين و ناسزا آلوده شد و چيزهايی گفتم و با کسانی حرف زدم که مطلوب تو نبود خونه تکونی دل: خدايا من رو ببخش که به جاي اينکه دلم رو از لطف و محبت خودت پر کنم، به حسد و کينه و بخل و تکبر آلوده کردم و اينقدر دلباخته و شيفته ی دنيا شدم که جايي واسه ی تو، توی دلم باقي نموند خونه تکونی دست و پا: خدايا من رو ببخش بخاطر همه ي کوتاهی ها و سستی ها و تنبلی هام. خدايا ببخش که با دست و پاهام کارهايی کردم و جاهايی رفتم که من رو از تو دور کرده