هدایت شده از بلد طیّب/منان رئیسی
معماریِ بازار و نابازار نابازار، واژه‌ای است که بیانگر وجوه مختلف اقتصاد فرهنگی است. یعنی عوامل فرااقتصادی که مناسبات بازار را از بستری صرفا اقتصادی به بستری اقتصادی فرهنگی سوق می‌دهد. حالا به تصویر فوق دقت بفرمایید. سمت راست، مسجد جامع اصفهان و سمت چپ بازار اصفهان است (عنایت بفرمایید که قدمت مسجد جامع اصفهان به مراتب بیشتر از بازار اصفهان است). ببینید که در شهر سنتی، تا چه حد معماری بازارها متاثر و شبیه به معماری مساجد بود؛ این تاثیرپذیری، در واقع کمک می‌کرد تا مناسبات صرفا اقتصادی بازار، رنگ و بوی معنویت ابنیه مذهبی بگیرد‌. در متون دینی چنین نقل شده است که بازار، سرای غفلت و بی‌خبری است؛ اما معمار هوشمند ایرانی با این نوع تاثیرپذیری از معماری مساجد، این غفلت‌زاییِ بازار را به حداقل می‌رساند تا بازار به نوعی به نابازار تبدیل شود. نابازاری که بستری بود برای یاد و ذکر خدا حتی در مادی‌ترین و اقتصادی‌ترین اجزاء شهر سنتی: "رِجَالٌ لَا تُلْهِيهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللَّه" (نور/۳۷). پی‌نوشت: خدا رحمت کند پدربزرگم را که سالها قبل برایم می‌گفت که در بازار وکیل شیراز (شهر ما) خیلی از کاسبان در حجره‌هایشان قبری کنده بودند و اول صبح و قبل از شروع کاسبی، در آن قبر می‌خوابیدند ‌و به خودشان یادآوری می‌کردند که انتهای مسیرشان، حساب و کتاب الهی است. چنان نابازاری با چنان معماری، چنین کاسبانی را نیز پرورش می‌داد. @baladetayyeb