♨️ وجه سوم: و سرانجام گزارش‌نویسی او و مشهورتر از همه داستان حسنک وزیر:  «و حسنک، قریب هفت سال بر‌دار بماند. چنان که پاهایش فرو تراشید و خشک شد و اثری نماند تا فروگرفتند و دفن کردندش. چنان که کس ندانست، سرش کجاست و تنش کجا. و مادر حسنک، زنی بود سخت جگرآور. دو سه ماه از او این حدیث، نهان داشتند. چون بشنید جَزَعی نکرد؛ چنان که زنان کنند. بلکه بگریست به درد؛ چنان که حاضران از دردِ وی، خون گریستند. پس گفت: "‌بزرگا مردا که این پسرم بود که پادشاهی چون محمود، این جهان به او داد و پادشاهی چون مسعود، آن جهان." ماتمِ پسر، سخت نیکو بداشت و هر خردمند که این بشنید، پسندید و جای آن بود.»  • نثر هزار سال پیش باید بوی کهنگی بدهد اما نثر بیهقی چنان تازه و شورانگیز است که هزار سال بعد ردّ آن را در شعر مدرن پارسی می‌توان جُست: و شير‌آهن کوه مردی از اين‌گونه عاشق، ميدانِ خونينِ سرنوشت، به پاشنۀ آشيل، در‌نوشت. رویينه تنی که راز مرگش، اندوه عشق و غم تنهايی بود. آه! اسفنديار مغموم: تورا آن به، که چشم فرو پوشيده باشی  آيا نه، يکي «نه» بسنده بود که سرنوشت مرا بسازد؟ من تنها فرياد زدم: نه من از فرو رفتن، تن زدم! ...دريغا شير‌آهن کوه‌ مردا که تو بودی و کوه‌وار پيش از آنچه به خاک افتی نستوه و استوار مرده بودی... آشکار است که شعر سپید شاملو تحت تأثیر نثر بیهقی است و همین به تنهایی از تأثیرگذاری تأثیر نثر او حکایت می‌کند! 📌 کانال تخصصی ادبیات در ایتا @madras8