مرحوم سیدنا الاستاد یک روزی منزل ما مهمان بود، نهار میل کردند و بعد گفتند من همین‌جا استراحت می‌کنم، بعد از اینجا وضو می‌گیرم می‌روم مسجد و درس، بعد فرمودند آن کتابی را که می‌خواهم درس بگویم حاضر کنید که من از خواب بیدار شدم مطالعه کنم. ایشان از خواب بیدار شد و پس از گرفتن وضو کتاب «دراسات» را به ایشان دادم کمتر از ۱۰ دقیقه نشد ایشان کتاب را نگاه کرد و گذاشت روی زمین، بعد شروع کرد به چایی میل کردن، گفتم آقا مطالعه‌تان همین بود، ما یک قدری با ایشان شوخی و… (داشتیم) فرمود: بله ما این‌ها را پخته کردیم الآن داریم گرمش می‌کنیم، یعنی در ایام جوانی مطالب را حل کرد‌ه‌ایم. 👥مصاحبه سايت إجتهاد با آيت الله سيد محمد مهدي موسوي خلخالي(قدس سره) •┈••✾••┈• ♨️موسسه امام هادي(عليه السلام): https://eitaa.com/madresetakhasosiemamhadi