#سیره_شهدا
عصر بود که از شناسایی برگشت.
انگار با خاك حمام کرده بود. از غذا پرسید، چیزی نداشتیم. یکی از بچه ها رفت و از نزدیکی شهرچند سیخ کباب کوبیده براش خرید. کباب هارو که دید، داد زد و گفت:
اینا چیه؟ هرچیزی که سیجیها خوردن از همون بیر.
اگه نیست ، نون خشک...
سردار
#شهیدحسن_باقری
📕 یادگاران ۴ - ص۶۰
#رئیسی_عزیز
« اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج »
🇮🇷
@mafeleshg